کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فروزان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فروزان
فرهنگ نامها
(تلفظ: foruzān) آنچه بر اثر سوختن روشنایی دهد ، فروزنده ، شعلهور ، مشتعل ، روشن ، تابناک ، درخشنده.
-
جستوجو در متن
-
ثاقب
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāqeb) (عربی) هوشیار ، تند دریابنده (ذهن ، فکر)، روشن ، فروزان.
-
وهاج
فرهنگ نامها
(تلفظ: vahhāj) (عربی) (در قدیم) فروزان ، روشن ؛ (به مجاز) تیز ، تند .
-
یانار
فرهنگ نامها
(تلفظ: yānār) (ترکی) مشتعل ، فروزان ، سوزان ، قابل اشتعال ، آتش فشان .
-
فرزاندخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: farzān doxt) (فروزان + دخت = دختر) ، دختر فرزانه و خردمند ، دختر عاقل و حکیم .
-
گلرخشان
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol raxšān) (گل + رخشان = تابنده ، فروزان ، درخشان) ، روی هم به معنی گل درخشان و تابنده ؛ (به مجاز) زیبارو و لطیف .