کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فروز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فروز
فرهنگ نامها
(تلفظ: foruz) افروختن ، فروزیدن ؛ (در قدیم) به معنای روشنایی و نور .
-
واژههای مشابه
-
رخفروز
فرهنگ نامها
(تلفظ: rox foruz) (در گاه شماری) روز هفتم از هر ماه شمسی ؛ روز هفتم از ماههای ملکی ؛ (به مجاز) شادی آور و موجب روشنی چهره .
-
جانفروز
فرهنگ نامها
(تلفظ: jān foruz) (= جان افروز) ، ← جان افروز .
-
شادیفروز
فرهنگ نامها
(تلفظ: šādi foruz) فروزنده نور شادی ، زینت بخش شادی و شادمانی ، شادی آورنده .
-
مه فروز
فرهنگ نامها
(تلفظ: mah foruz) (= ماه فروز) ، ← ماه فروز .
-
ماهفروز
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh foruz) افروزندهی ماه ، روشن کنندهی ماه ؛ (به مجاز) زیبا رو .
-
جستوجو در متن
-
فروزا
فرهنگ نامها
(تلفظ: foruzā) (فروز + ا (پسوند نسبت)) ، منسوب به فروز ، ← فروز .
-
فروزین
فرهنگ نامها
(تلفظ: foruzin) (فروز + ین (پسوند نسبت)) ، منسوب به فروز ؛ (به مجاز) روشن و نورانی ، ← فروز .
-
فروزش
فرهنگ نامها
(تلفظ: foruzeš) فروز ، روشنی .