کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فراز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فراز
فرهنگ نامها
(تلفظ: farāz) جای بلند ، بلندترین بخش از جایی ، بلندی ، باز ؛ (در قدیم) (به مجاز) خوبی و خوشیِ حال و وضع ؛ دارای وضع روبه بالا و (به مجاز) خوب ، خوش .
-
جستوجو در متن
-
فرازان
فرهنگ نامها
(تلفظ: farāzān) (فراز + ان (پسوند نسبت)) ، منسوب به فراز ، ← فراز .
-
افراز
فرهنگ نامها
(تلفظ: afrāz) بلندی ، فراز ، بالا و فراز ؛ افراشتن و افروختن .
-
فرازمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: farāzmān) (فراز + مان/من = اندیشه) ، دارای اندیشه بلند ، دارای افکار متعالی .
-
آکام
فرهنگ نامها
(تلفظ: ākām) (عربی) سرزمین فراز ، سرزمین بلند ، زمینهای بلند ، تپهها .
-
سرافراز
فرهنگ نامها
(تلفظ: sarafrāz) (به مجاز) افتخار کننده به چیزی یا کسی ، سربلند ، مفتخر ؛ (در قدیم) دارای صفات نیکو و مایه افتخار ؛ (در قدیم) گردن فراز ، گردن کش ، زورمند .
-
برزان
فرهنگ نامها
(تلفظ: borzān) (بُرز = شکوه و جلال ، عظمت ، دارای قدرت ، نیرومند و با شکوه ، فراز + ان (پسوند نسبت))، منسوب به شکوه و جلال و عظمت ، منتسب به قدرتمندی و نیرومندی ؛ قدرتمند ، نیرومند.]این واژه (بُرزان) با کلمهی اوستایی ' بَرزان ' به معنای جایگاه بلند ...