کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فارسي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دیباج
فرهنگ نامها
(تلفظ: dibāj) معرب از فارسی دیبا و دیباه . ← دیبا .
-
سایا
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāyā) (ترکی) یکرنگ ، بیریا ؛ (در فارسی) ساینده .
-
بینظیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bi nazir) (فارسی ـ عربی) بیمانند ، بیهمتا .
-
پرهام
فرهنگ نامها
(تلفظ: parhām) (صورت فارسی برهام ، ابراهیم) ، ← ابراهیم.
-
عسکر
فرهنگ نامها
(تلفظ: askar) (معرب از فارسیِ لشکر) ، لشکر ، سپاه .
-
آیرین
فرهنگ نامها
(تلفظ: āyrin) (کردی) آگرین ، آهرین ؛ (در فارسی) آتشین .
-
مهرجان
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehrjān) (مُعرب از فارسی مهرگان) ، ← مهرگان .
-
یارالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: yārollāh) (فارسی ـ عربی) دوست خدا .
-
روژینا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ružinā) (کردیـ فارسیـ فارسی) [روژ=روز+ین(پسوند نسبت)+ا(پسوندنسبت)]، منسوب به روز ، ← روژین .
-
الزا
فرهنگ نامها
(تلفظ: elzā) (ترکی ـ فارسی) فرزند ایل ، زاییدهی ایل.
-
اللهیار
فرهنگ نامها
(تلفظ: allāh yār) (عربی ـ فارسی) دوست خدا .
-
امیرآرمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir ārman) (عربی ـ فارسی) امیر آریایی منش.
-
امیراردوان
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir ardavān) (عربی ـ فارسی) ، امیر و پادشاه نگهبان درستکاران .
-
امیربرنا
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir bornā) (عربی ـ فارسی) امیر جوان ، پادشاه جوان.
-
امیرپوریا
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir puriyā) (عربی ـ فارسی) از نامهای مرکب ، ← امیر و پوریا .