کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غیر صمیمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دلپاک
فرهنگ نامها
(تلفظ: del pāk) (به مجاز) عاری از صفتهای ناپسند ، صادق و صمیمی .
-
یگانه
فرهنگ نامها
(تلفظ: yegāne) صمیمی ، همدل ، یک رنگ ، بیهمتا ؛ بینظیر ، تنها ، منحصر به فرد ؛ (در قدیم) یک ، یکی ، واحد .
-
بلال
فرهنگ نامها
(تلفظ: belāl) (عربی)آب و هر آن چه که ، گلو را تر کند؛ (در اعلام) ابن رباح حبشی نام مؤذن و خازن و از یاران خاص و صمیمی پیغمبر اکرم (ص) .
-
صمیم
فرهنگ نامها
(تلفظ: samim) (عربی) (در قدیم) صمیمی ؛ اوج و نهایت شدت یا ترقی چیزی ؛ (در نجوم) ویژگی ستارهای که فاصلهاش تا خورشید شانزده دقیقه یا کمتر باشد.
-
یکتا
فرهنگ نامها
(تلفظ: yektā) یگانه ، بینظیر ، تنها ؛ (در قدیم) تنها ، فرد ، منفرد ؛ (در قدیم) (به مجاز) جدا ، بینیاز ، فارغ ؛ مستقیم ، راست ؛ مخلص ، صمیمی ؛ یک رنگ ، بیریا ؛ (در قدیم) به تنهایی ؛ ساز زهی که فقط یک سیم یا وتر بر آن بسته باشند .