کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غنچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غنچه
فرهنگ نامها
(تلفظ: qonče) در گیاهی گلی که شکفته نشده و هنوز گلبرگها و کاسبرگهایش فشرده و جمعاند ؛ در قدیم به مجاز دهان کوچک و زیبای معشوق.
-
واژههای مشابه
-
غنچه سا
فرهنگ نامها
(تلفظ: qončesā) غنچه + سا پسوند شباهت ، چون غنچه ، مثل غنچه . ← غنچه .
-
گل غنچه
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol qonče) غنچهی گل ؛ (در قدیم) گلگونه که زنان به روی خود میمالند ، غازه ، سرخاب .
-
جستوجو در متن
-
شکفته
فرهنگ نامها
(تلفظ: šekofte) (صفت فاعلی از شکفتن) ، باز شده ، شکوفا (غنچه) ؛ (به مجاز) خندان ، شاد ، شاداب ، تازه .
-
شکوفا
فرهنگ نامها
(تلفظ: šo(e)kufā) ویژگی گل یا غنچهای که باز شده است ، شکفته ؛ (به مجاز) با رونق ، پیشرفته ، رشد یافته .