کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غالب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غالب
فرهنگ نامها
(تلفظ: qāleb) (عربی) غلبه کننده بر دیگری در جنگ ، فاتح ، پیروز ؛ مسلط ، چیره ؛ (در اعلام) نام هشتمین جد پیغمبر (ص) و نام یکی از صحابه .
-
جستوجو در متن
-
پرتام
فرهنگ نامها
(تلفظ: partām) چیره ، غالب.
-
چیره
فرهنگ نامها
(تلفظ: čire) غالب ، پیروز ، مسلط ، دارای مهارت ، ماهر .
-
مظفر
فرهنگ نامها
(تلفظ: mozaffar) (عربی) پیروز ، غالب ، موفق ؛ (در حالت قیدی) با پیروزی و موفقیت .
-
قهار
فرهنگ نامها
(تلفظ: qahhār) (عربی) نیرومند ، پر زور ؛ (در قدیم) سلطهگر و غالب و چیره ؛ از نامها و صفات خداوند .
-
فرزدق
فرهنگ نامها
(تلفظ: farzdaq) (عربی) ریزهی نان ، پارههای خمیر ، گردهی نان که در تنور افتد ؛ (در اعلام) لقب همام بن غالب بن صعصعهی تمیمی ، شاعر مشهور عرب که نسبت به اهل بیت پیغمبر (ص) ارادتی خاص داشت و در وصف ایشان شعر میسرود .