کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عُقَدِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
رکسانا
فرهنگ نامها
(تلفظ: roksānā) (یونانی شده روشنک) روشنک ؛ (در اعلام) نام دختر داراست که اسکندر به موجب وصیت دارا او را به عقد نکاح خود در آورد . ← روشنک .
-
واهب
فرهنگ نامها
(تلفظ: vāheb) (در حقوق) آن که به موجب عقد هبه ، مالش را مجاناً به ملکیت دیگری درآورد ، هبهکننده ؛ (درقدیم) عطا کننده، بخشنده .
-
واقف
فرهنگ نامها
(تلفظ: vāqef) (عربی) آگاه ، با خبر ، مطلع ؛ (در فقه، در حقوق) آن که مالش را برای استفاده در راه هدف عام المنفعه به موجب عقد خاصی اختصاص دهد ؛ (در قدیم) مراقب ، مواظب .