کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عَدْل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بهداد
فرهنگ نامها
(تلفظ: behdād) در کمال عدل و داد .
-
دادآور
فرهنگ نامها
(تلفظ: dād āvar) (در قدیم) دادور ، دارای عدل و داد ؛ از نامهای خداوند ، دادار .
-
دادبین
فرهنگ نامها
(تلفظ: dād bin) (در قدیم) حق بین ، نگرنده از روی عدل و داد ؛ (در اعلام) نام حکیمی پارسی در عهد پادشاهان پیشدادی .
-
دادفر
فرهنگ نامها
(تلفظ: dād far) (در قدیم) دارای فر و شکوه و عظمت از حیث دادگری و عدل .
-
فرسار
فرهنگ نامها
(تلفظ: farsār) قوت عدل و نیروی داد . (از برخاستههای دساتیر ـ برهان چ. معین) .
-
دادبه
فرهنگ نامها
(تلفظ: dād beh) (در قدیم) دارندهی بهترین داد (عدل ، داوری ، دادگری) ؛ (در اعلام) دادبه [در منابع عربی] یا روزبه نامِ عبدالله ابن مقفع نویسنده و مترجم مشهور قرن دوم هجری [مترجم کلیله و دمنه] قبل از پذیرفتن آئین اسلام.