کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عقب گرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گرد
فرهنگ نامها
(تلفظ: gord) دلیر ، پهلوان ، دلاور ، شجاع .
-
ساعی
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāei) (عربی) کوشش کننده ، کوشا ؛ (در قدیم) گرد آورندهی زکات .
-
پرهون
فرهنگ نامها
(تلفظ: parhun) هر چیز گرد و میان تهی ، چنبر ماه ، خرمن ماه .
-
حنا
فرهنگ نامها
(تلفظ: hanā) (عربی) گیاهی درختی که گلهای سفید و معطر دارد ، گرد بسیار نرم سبز رنگی از گیاهی به همین نام .
-
آیسوده
فرهنگ نامها
(تلفظ: āysude) (ترکی ـ فارسی) (آی = ماه + سوده = ساییده شده ، به صورت گرد درآمده) ماه ساییده شده ؛ (به مجاز) زیبا روی .
-
بشر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bešr) (عربی) گشاده رویی ؛ (در اعلام) بِشر حافی صوفی معروف که در بغداد میزیست و گروهی از صوفیان را در اطراف خود گرد آورد . گویند وی در آغاز به کار لهو و لعب مشغول بود و بر اثر تذکر موسی بن جعفر (ع) متنبه شد و توبه کرد .