کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عظیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عظیم
فرهنگ نامها
(تلفظ: azim) (عربی) بزرگ ، کلان ؛ بسیار ، فراوان ؛ با اهمیت ، مهم ؛ از صفات و نامهای خداوند .
-
جستوجو در متن
-
عظیمه
فرهنگ نامها
(تلفظ: azime) (عربی) (مؤنث عظیم) ، ← عظیم .
-
سمیحه
فرهنگ نامها
(تلفظ: samiheā) (عربی) (مؤنث سمیح) ، بزرگوار ، عظیم .
-
جابان
فرهنگ نامها
(تلفظ: jābān) (در اعلام) امیری که پوراندخت پادشاه عجم او را با سپاهی عظیم به جنگ سپاه عرب فرستاد.
-
سترگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: se(o)torg) بزرگ ، عظیم ، با اهمیت ، مهم (شخص) ، بزرگوار ؛ (به مجاز) بیآزرم و شرم .
-
آسیم
فرهنگ نامها
(تلفظ: āsim) به لغت زند و پازند استاد عظیم الشأن و بلند مرتبه ؛ (در پهلوی ، asēm) آسیم به معنی سیم و نقره است .
-
امیرخسرو
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir kosro(w)) ( عربی _ فارسی ) امیر و پادشاه عظیم الشأن ؛ (در اعلام) نام امیر خسرو دهلوی شاعر بزرگ فارسی گوی هند در قرن 7 و 8 (هـ . ق) .
-
زند
فرهنگ نامها
(تلفظ: zand) (= ژند) (در اوستا) به معنی شرح و بیان و گزارش ؛ (در قدیم) بزرگ ، عظیم ؛ (در ادیان) مجموعهی تفسیر اَوِستا به زبان فارسی میانه ؛ (در اعلام) شعبهای از قبیلهی لاق که سلسلهی ' زندیان ' (زندیه) از آن شعبه بودند .