کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عسل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عسل
فرهنگ نامها
(تلفظ: asal) (عربی) انگبین، مایع خوراکیِ غلیظ و چسبناکی که زنبور عسل تولید میکند ؛ (به مجاز) (در گفتگو) بسیار شیرین و خوش مزه و همینطور بسیار دوست داشتنی و مطلوب .
-
جستوجو در متن
-
پانیذ
فرهنگ نامها
شیرین تر از عسل
-
پانیذ
فرهنگ نامها
از عسل شیرین تر و از شکر سفیدتر
-
پری نوش
فرهنگ نامها
پری در فارسی به معنای فرشته ونوش به معنای زندگی که میتوان به عنوان فرشته زندگی معنا کرد-نوش به معنای عسل میباشد که به عنوان ملکه عسل نیز میتوان معنا نمود
-
سلوا
فرهنگ نامها
(تلفظ: selvā) (عربی) (در گیاهی) گیاهی علفی ، خودرو یا زینتی از خانواده نعنا ، مریم گلی ؛ هر چیز که تسلی دهد ، انگبین ، عسل .
-
شهد
فرهنگ نامها
(تلفظ: šahd) (عربی) عصارهی میوه که بر اثر جوشیدن غلیظ شده است ، مادهی قندی مذاب یا مایع ؛ (در قدیم) عسل ؛ (در قدیم) (به مجاز) هر چیز دلپذیر و مطبوع .
-
گیلنوش
فرهنگ نامها
(تلفظ: gil nuš) (گیل = گیلان ، قوم ساکن گیلان + نوش = عسل ، زندگی ، شیرین) (به مجاز) ویژگی آن که ویژگیهای (شیرینی و گوارایی) گیلان را دارد ؛ (به مجاز) آن که مظهر زندگی و جاودانی گیل (گیلان) است .