کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عبد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عبد الغفور
فرهنگ نامها
(تلفظ: abdolqafar) (عربی) بندهی آمرزنده (خدای).
-
جستوجو در متن
-
هاشم
فرهنگ نامها
(تلفظ: hāšem) (عربی) (در قدیم) شکننده ، خرد کننده ؛ (در اعلام) نام ابن عبد مناف از اجداد پیغمبر اکرم (ص) معروف به هاشم بن عبد مناف ؛ هاشم نیز نام یکی از اصحاب حضرت رسول اکرم (ص) است .
-
عباد
فرهنگ نامها
(تلفظ: ebād) (عربی) (جمع عَبد) ، بندگان ؛ و اگر عَباد / abbad/ تلفظ شود به معنی بسیار عبادت کننده میباشد .
-
سوده
فرهنگ نامها
(تلفظ: sude) (در عربی سوده) ، ساییده ؛ (در اعلام) نام دختر زمعه بن قیس بن عبد شمس ، از زنان رسول خدا (ص) .
-
عبدالرحمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: abdolrahmān) (عربی) بندهی بخشاینده (خدا)؛ (در اعلام) عبدالرحمان ابن عوف بن عبد عوف الزهری القرش یکی از بزرگان صحابه؛ عبدالرحمان جامی از شاعران بنام ایران در قرن نهم (هـ . ق) .