کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عاشق و معشوق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ژوان
فرهنگ نامها
(تلفظ: žovān) (کردی) میعادگاه عاشق و معشوق .
-
مژگان
فرهنگ نامها
(تلفظ: mož(e)gān) مژهها ، موی پلک چشم ؛ (در اصطلاح عشاق) اشاره به سنان و نیزه و پیکان و تیر که از کرشمه و غمزههای معشوق به هدف سینهی عاشق میرسد ، دارد .
-
نورصبا
فرهنگ نامها
(تلفظ: nur(e)sabā) (عربی) [نور + صبا = نسیم ملایم و خنک که از شمال میوزد ؛ (به مجاز) پیام رسان میان عاشق و معشوق] روی هم (به مجاز) نوری که از صبا متصاعد میشود ، جلوهی صبا ؛ (به مجاز) زیبارو .
-
صبا
فرهنگ نامها
(تلفظ: sabā) (عربی) نسیم ملایم و خنکی که در برخی نواحی از طرف شمال شرق میوزد در مقابلِ دَبور ؛ (شاعرانه) (به مجاز) پیام رسان میان عاشق و معشوق ؛ (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) یکی از شعب بیست و چهارگانه موسیقی قدیم؛ (در عرفان) نفحات رحمانی که از جهت م...