کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عاری از نفس پرستی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فرشاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: faršād) نام روح و عقلِ کره مریخ ، نفس فلک مریخ ، (از برساختههای دساتیر ـ برهان چ. معین) ؛ شکوه ، شادی ، شادی بزرگ.
-
توحید
فرهنگ نامها
(تلفظ: to(w)hid) (عربی) (در ادیان) یگانه دانستن خدا ؛ اقرار به یگانگی خداوند ،یکتا پرستی ؛ اخلاص؛ (در تصوف) مرحلهای از سلوک در آن ، سالک ذهن خود را از هر چه غیر حق است، خالی میکند و جز به خداوند به چیزی توجه ندارد .
-
عارف
فرهنگ نامها
(تلفظ: āref) (عربی) (در تصوف) آن که از راه ریاضت و تهذیب نفس و تفکر ، به معرفت خداوند دست مییابد ؛ آن که نسبت به چیزی آگاهی دارد ، شناسنده ؛ دانا ، آگاه ، دانشمند .
-
هابیل
فرهنگ نامها
(تلفظ: hābil) (عبری) به معنی ' نفس یا بخار ' ؛ (در اعلام) به نقل از تورات دومین پسر حضرت آدم بوده است که داستان وی و برادرش (قابیل) در قرآن سورهی مائده ، آیه 30 آمده است .
-
مشکات
فرهنگ نامها
(تلفظ: meškāt) (عربی) از واژههای قرآنی ؛ (در قدیم) چراغدان ؛ ظرف بلورین که در آن چراغ میافروختند و نور از آن به هر سو منعکس می شد و فضای زیادی را روشن میکرد ؛ (در عرفان) مراد از مشکات نفس است در مرتبهی بالملکه و یا عقل بالمستفاد .
-
عرفان
فرهنگ نامها
(تلفظ: erfān) (عربی) (در تصوف) مکتبی که وصول به حقیقت معرفت خداوند را از طریق ریاضت و تهذیب نفس و تأمل جستجو میکند ؛ یکی از مراحل سلوک ، معرفت ؛ شناخت بر مبنای اصول مکتب تصوف ؛ (در قدیم) شناخت ، آشنایی .
-
وقار
فرهنگ نامها
(تلفظ: va(e)qār) (عربی) حالت کسی که حرکات جلف و سبک از او سر نمیزند و احترام دیگران را برمیانگیزد، متانت ، سنگینی ؛ آهستگی ، آرامی ؛ (در قدیم) شکوه و جلال ؛ (در عرفان) در اصطلاح حکمت عملی آن است که وقتی نفس در پی نیل به چیزی است، آرام باشد تا از شت...
-
گوهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: go(w)har) هر کدام از سنگهای قیمتی مانند الماس ، زمرد و یاقوت ، مروارید ؛ (به مجاز) اصل و نسب ، نژاد؛ (به مجاز) نهاد و سرشت ؛ (به مجاز) هر شخص یا چیز و والا و نفیس ؛ (به مجاز) اشک؛ (در قدیم) (به مجاز) هر یک از چهار عنصر (آب ، خاک ، باد ، آتش) ...