کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ظَاهِرَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ظاهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: zāher) (عربی) آشکار ، نمایان ؛ بخش آشکار ، هویدا ، یا بیرونی از هر چیز یا هر شخص در مقابلِ باطن ؛ (در اعلام) نام چند تن از پادشاهان و خلفا د رتاریخ ، از جمله ابونصر سی و پنجمین خلیفهی عباسی در قرن هفتم (هـ.ق) .
-
واژههای همآوا
-
زاهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: zāher) (عربی) (در قدیم) درخشان ، روشن ، تابان ؛ (به مجاز) دارای تشخیص ، ممتاز .
-
ظاهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: zāher) (عربی) آشکار ، نمایان ؛ بخش آشکار ، هویدا ، یا بیرونی از هر چیز یا هر شخص در مقابلِ باطن ؛ (در اعلام) نام چند تن از پادشاهان و خلفا د رتاریخ ، از جمله ابونصر سی و پنجمین خلیفهی عباسی در قرن هفتم (هـ.ق) .
-
جستوجو در متن
-
مهنام
فرهنگ نامها
(تلفظ: mah nām) (مَه = ماه + نام (در قدیم) (به مجاز) = نشان ، اثر ، صورت ، ظاهر) ، نشان و اثرِ ماه ، دارای صورت و ظاهر ماه؛ (به مجاز) زیباروی ماه مانند .
-
آینام
فرهنگ نامها
(تلفظ: āy nām) (ترکی ـ فارسی) [آی = ماه + نام = (در قدیم) (به مجاز) نشان ، اثر ، صورت ، ظاهر ، مشهور]. روی هم به معنی نشان و اثر ماه ؛ دارای صورت و ظاهر ماه؛(به مجاز) زیبارو.
-
پدیدار
فرهنگ نامها
(تلفظ: padidār) آشکار ، ظاهر ، نمایان ؛ (در قدیم) معلوم و مشخص .
-
ویدا
فرهنگ نامها
(تلفظ: vidā) پیدا ، هویدا ، ظاهر ، آشکار ؛ (در پهلوی) یابنده ، جوینده .
-
بیدمشک
فرهنگ نامها
(تلفظ: mešk bid) (در گیاهی) نوعی بید که گلهای معطر آن در اواخر اسفندماه ظاهر میشوند؛ سنبلههای نر و معطر این گیاه که مصرف دارویی هم دارد.
-
گلپونه
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol pune) (در گیاهی) گلهای کوچک معطر به رنگ صورتی یا بنفش که به صورت گروهی در بغل برگ و ساقهی پونه ظاهر میشوند .
-
گلنام
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol nām) [گل + نام = (به مجاز) صورت ، ظاهر] دارای صورت و ظاهری چون گل ؛ (به مجاز) زیبا، لطیف و با طراوت .
-
لقا
فرهنگ نامها
(تلفظ: le‛qā) (عربی) (در قدیم) دیدار ، ملاقات ، چهره ، صورت ؛ (در تصوف) پیدا شدن استعدادی در دل سالک تا حق در آن ظاهر شود.
-
تجلی
فرهنگ نامها
(تلفظ: tajalli) (عربی) ظاهرشدن ، آشکارشدن ، ظاهر و جلو هگر شدن آثار خداوند ؛ (در تصوف) آشکار شدن و ظهور کردن ذات و صفات الوهیت در دل سالک .
-
شمایل
فرهنگ نامها
(تلفظ: šamāyel) (عربی) ظاهر کسی یا چیزی ، شکل و صورت ؛ (در قدیم) خویها ، خصلتهای نیکو و پسندیده؛ (در عرفان) اندک جذبهی الهی را گویند که گاه هست و گاه نیست تا سالکِ مغرور ، مغلوب شود.