کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضربت با چیز تیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ذکیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: zakiye) (عربی) (مؤنث ذکی) به معنای تیز هوش و با هوش ، زن تیز خاطر .
-
زوبین
فرهنگ نامها
(تلفظ: zubin) (در قدیم) نوعی نیزهی کوچک با سر دو شاخه و نوک تیز ؛ (در اعلام) نام پسر پیران و نام پسر کاووس .
-
سامیز
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāmiz) فسان ، سنگی که با آن کارد و شمشیر و امثال آن را تیز کنند ، سنگ کارد و تیغ ؛ سامان .
-
آرامدخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārām doxt) (آرام + دخت = دختر) دختر آرام و سازگار ، زنی که در زندگی با همه چیز مدارا کند .
-
توفیق
فرهنگ نامها
(تلفظ: to(w)fiq) (عربی) امکان دستیابی به مقصود ، موفقیت ، کامیابی ؛ یاری و تأیید ، تأیید پروردگار ، مدد الهی ؛ (در قدیم) سازگار گرداندن دو یا چند چیز با هم ، سازگاری .
-
زریر
فرهنگ نامها
(تلفظ: zarir) تیز خاطر ، سبک روح ، نام گیاهی (اسپرک) ؛ (در اعلام) نام برادر گشتاسب و سپهبد ایران و پیروِ زردشت ، وی در جنگهای دینی ایرانیان با تورانیان به دست بیدرفش (ویدرفش) جادو کشته شد ؛ (در اوستا) به معنی زرینبر و زرین جوشن است .
-
ادیب
فرهنگ نامها
(تلفظ: adib) (عربی) زیرک ، نگاهدارندهی حد همه چیز ؛ با فرهنگ ، دانشمند ؛ خداوند ادب ؛ آن که در علوم ادبی تخصص دارد ، متخصص ادبیات ، سخن دان ، سخن شناس ؛ (در قدیم) آراسته به ارزشهای اخلاقی ، آداب دان ؛ (در اعلام) ادیب پیشاوری ادیب و شاعر (1260 هـ .ق...
-
گل بهار
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol bahār) [گل + بهار = فصل اول سال ، شکوفهی درختان خانوادهی مرکبات ، گیاهی زینتی از خانوادهی کاسنی ، بابونه ، بهارنارنج؛ به مجاز بخش آغازین یا دورهی شادابیِ هر چیز]، روی هم به معنای گلِ بهاری ، گلِ گیاه بابونه ، بهار نارنج و کاسنی ، گلِ ت...