کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضد حال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قصه
فرهنگ نامها
(تلفظ: qesse) (عربی) سرگذشت یا ماجرایی واقعی یا خیالی که معمولاً به صورت کوتاه نقل میشود ، داستان ، حکایت ؛ (در قدیم) بیان حال ، بیان احوال ، عریضه ، عرض حال ، سخن ، حرف.
-
منتظر
فرهنگ نامها
(تلفظ: montazer) (عربی) آن که در حال صبر کردن برای آمدن کسی یا انجام یافتن کاری یا روی دادنِ اتفاقی است، چشم به راه ؛ (در حالت قیدی) در حال انتظار .
-
دلشاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: del šād) خوشحال و شادمان ، در حال شادمانی .
-
خرامان
فرهنگ نامها
(تلفظ: xa(o)rāmān) دارای حالت خرامیدن ، در حال خرامیدن ، به آهستگی و با ناز .
-
شاکر
فرهنگ نامها
(تلفظ: šāker) (عربی) شکر کننده ، سپاسگزار ؛ (در قدیم) (در حالت قیدی) در حال شکر گزاری .
-
شوریده
فرهنگ نامها
(تلفظ: šuride) آشفته ؛ (به مجاز) عاشق و شیدا ؛ (در قدیم) پریشان حال ، منقلب .
-
عایشه
فرهنگ نامها
(تلفظ: āyeše) (عربی) زن نیکو حال ؛ (در اعلام) دختر ابوبکر و همسر رسول الله (ص) .
-
سالم
فرهنگ نامها
(تلفظ: sālem) (عربی) فاقد بیماری جسمی یا روحی ؛ بدون عیب یا خرابی ، بدون آلودگی ؛ (به مجاز) منزه و به دور از مفاسد اخلاقی ؛ (در حالت قیدی) در حال سلامت و تندرستی یا در حال بدون عیب و خرابی بودن .
-
پویان
فرهنگ نامها
(تلفظ: puyān) (در قدیم) آن که در حال حرکت به نرمی و آرامی است ، روان ؛ دونده ، دوان ، شتابان ؛ جوینده ؛ جستجو کننده .
-
چمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: čamān) آنکه میخرامد و با ناز حرکت میکند ؛ خرامان ، رونده ، راهوار ؛ (در قدیم) در حال خرامیدن.
-
سلامت
فرهنگ نامها
(تلفظ: salāmat) (عربی) سالم ، تندرستی ، صحت ؛ (در حالت قیدی) بطور سالم ، در حال صحت ؛ (در قدیم) امنیت و آرامش ، رستگاری .
-
صامت
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāmet) (عربی) خاموش ، بی صدا ، ساکت ؛ (در حالت قیدی) در حال سکوت ؛ (در قدیم) (به مجاز) طلا و نقره .
-
واجد
فرهنگ نامها
(تلفظ: vājed) (عربی) دارنده ، دارا ؛ (در تصوف) آن که در حال وجد است ؛ از نامها و صفات خداوند .
-
واله
فرهنگ نامها
(تلفظ: vāleh) (عربی) عاشق بی قرار ، شیفته و مفتون ؛ حیران ، سرگشته ، مبهوت ؛ (در حالت قیدی) در حال شیفتگی .
-
بالنده
فرهنگ نامها
(تلفظ: bālande) (صفت فاعلی از بالیدن) ویژگی آنکه یا آنچه در حال رشد ، افزایش یا ترقی است ، یا توانایی آن را دارد ؛ نمو کننده ، رشد کننده .