کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صورت پسند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گلپسند
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol pasand) گل + پسند = جزء پسین بعضی از کلمههای مرکب به معنی ' پسندیده ' یا ' قبول شونده ' به مجاز زیباروی مورد پسند .
-
مقصوده
فرهنگ نامها
(تلفظ: maqsude) (عربی) مطلوب و خواسته شده و محبوب و مورد پسند ؛ مورد علاقه .
-
فریبا
فرهنگ نامها
(تلفظ: fa(e)rybā) (به مجاز) بسیار زیبا ، دل پسند و خوشایند ؛ (در قدیم) به معنای فریفته .
-
مرتضی
فرهنگ نامها
(تلفظ: mortazā) (عربی) (در قدیم) پسندیده شده ، مورد رضایت و پسند قرار گرفته ؛ (در اعلام) لقب امیرالمؤمنین علی (ع) .
-
محمود
فرهنگ نامها
(تلفظ: mahmud) (عربی) از نامها و صفات خداوند ؛ (در قدیم) آن که یا آنچه ستایش شده است ، ستوده شده و مورد پسند ، نیک ، خوش ؛ (در اعلام) سیفالدوله محمود ، یکی از پادشاهان غزنوی .
-
ملیحسا
فرهنگ نامها
(تلفظ: malih sā) (عربی ـ فارسی) (ملیح + سا (پسوند شباهت)) ، همچون ملیح ، زیبا و خوشایند ، دارای ملاحت ، با نمک ؛ (در قدیم) دوست داشتنی و مورد پسند .
-
ملیحه
فرهنگ نامها
(تلفظ: malihe) (عربی) (مؤنث ملیح) در قدیم) (به مجاز) ملیح ، زیبا و خوشایند ، دارای ملاحت ، با نمک ؛ (در قدیم) دوست داشتنی و مورد پسند .