کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صلح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سلم
فرهنگ نامها
(تلفظ: salm) (اوستایی) (در اعلام) یکی از سه پسر فریدون در اوستا ؛ (در عربی) سِلم /selm/ صلح و آشتی؛ مردِ صلح طلب .
-
سلما
فرهنگ نامها
(تلفظ: selmā) نام درختی ؛ (در عربی) (مؤنث سِلم) صلح ، آشتی ، زنِ صلح طلب .
-
التیام
فرهنگ نامها
(تلفظ: eltiyām) (عربی) به هم آوردن ، سر به هم آوردن ، پیوسته شدن ، سازواری میان دو چیز ؛ (به مجاز) صلح و آشتی .
-
آرامش
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārāmeš) (اسم مصدر از آرامیدن و آرمیدن) ، فراغت ، راحت ، آسایش ، صلح ، آشتی ، ایمنی ، امنیت، سنگینی ، وقار و طمأنینه .
-
آرام
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārām) سکون ، ثبات ، آسایش ، طمأنینه ، صلح ، آشتی ، راحت ؛ (در قدیم) مایهی آرامش ، آرامش بخش ، تسلی بخش.
-
آمیتیس
فرهنگ نامها
(تلفظ: āmitis) (در اعلام) شاهدخت ایرانی نوهی کیاکسار پادشاه ماد که پس از آن که نبرد بین شام و بابل و مصر با مادها به صلح انجامید به خواست پادشاه وقت که پدرش بود ، به ازدواج بخت النصر پادشاه مصر در آمد .