کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صالح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صالح
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāleh) (عربی) شایسته و درستکار ، نیک ، خوب ، درست؛ (در قدیم) دارای اعتقاد و عمل درست دینی؛ (در اعلام) نام پیغمبری از قوم ثمود که طبق روایات وی بر قوم ثمود نبوت میکرد ، او را از فرزندان سام بن نوح نوشتهاند .
-
واژههای مشابه
-
علیصالح
فرهنگ نامها
(تلفظ: ali sāleh) (عربی) از نامهای مرکب ، ← علی و صالح .
-
مهدیصالح
فرهنگ نامها
(تلفظ: mahdi sāleh) (عربی) از نامهای مرکب ، ← مهدی و صالح .
-
جستوجو در متن
-
صالحه
فرهنگ نامها
(تلفظ: sālehe) (عربی) (مؤنث صالح) (زنِ صالح) . ← صالح .
-
شاهنده
فرهنگ نامها
(تلفظ: šāhande) متقی و پرهیزگار و صالح و نیکوکار ، نیکوکار ، صالح .
-
شاهیده
فرهنگ نامها
(تلفظ: šāhide) نیکوکار و صالح ، شاهنده ، متقی ،پرهیزکار .
-
محمدصالح
فرهنگ نامها
(تلفظ: mohammad sāleh) از نامهای مرکب ، ← محمد و صالح .
-
باقیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: bāqiye) (عربی) (مؤنث باقی) ، عمل صالح ؛ آن که یا آنچه وجود دارد ، موجود ؛ پاینده ، پایدار
-
خلف
فرهنگ نامها
(تلفظ: xalaf) (عربی) صالح ، شایسته (فرزند) ، جانشین ؛ (به مجاز) پیروی کننده از پدر در اخلاق و کردار ؛ (در قدیم) فرزند .
-
نیکدخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: nik doxt) (نیک + دخت = دختر) ، دختر نیک ، دختر خوب ، نیکو ، صالح و شایسته .
-
نیکراد
فرهنگ نامها
(تلفظ: nik rād) جوانمرد نیک ، جوانمردی که دارای صفاتی خوبی ، نیکی و بخشش است ، جوانمرد صالح و شایسته .
-
نیکشاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: nik šād) نیکوی شاد ، شخص صالح ، خوب و نیکوی شادمان ، آنکه نیکو و خوشحال و شادمان است.
-
نیکیار
فرهنگ نامها
(تلفظ: nikiyār) (نیک + یار (پسوند دارندگی)) ، دارای صفات خوبی و نیکی ، صالح و شایسته ، خوب و نیکو.