کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صادق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صادق
فرهنگ نامها
(تلفظ: sādeq) (عربی) آن که گفتارش مطابق با واقعیت است ، راستگو ، راست و درست و راستین؛ (در اعلام) لقب امام جعفر صادق (ع).
-
جستوجو در متن
-
محمدصادق
فرهنگ نامها
(تلفظ: mohammad sādeq) از نامهای مرکب ، ← محمد و صادق .
-
دلپاک
فرهنگ نامها
(تلفظ: del pāk) (به مجاز) عاری از صفتهای ناپسند ، صادق و صمیمی .
-
زافر
فرهنگ نامها
(تلفظ: zāfar) (در اعلام) نام یکی از اصحاب امام جعفر صادق (ع) و چند تن از مشاهیر .
-
زراره
فرهنگ نامها
(تلفظ: zorāre) (در اعلام) نام چند تن از صحابیان است و نیز نام یکی از اصحاب امام جعفر صادق (ع) میباشد .
-
امفروه
فرهنگ نامها
(تلفظ: omme farve) (عربی) (در اعلام) مادر امام جعفر صادق (ع) ، نام دختر امام موسی بن جعفر (ع).
-
باتیس
فرهنگ نامها
(تلفظ: bātis) (= به تیس) ، نام کوتوالِ [دژدار یا نگهبان دژ و قلعه] غزه ، در زمان جنگ اسکندر با ایران که نسبت به شاه خود بسیار صادق و باوفا بود.
-
بشار
فرهنگ نامها
(تلفظ: bašār) (عربی) بشارت دهنده ؛ (در اعلام) از اصحاب امام صادق (ع) ؛ بشار مرغزی شاعر ایرانی قرن چهارم (هـ . ق) معاصر سامانیان .
-
بهلول
فرهنگ نامها
(تلفظ: bohlul) (در اعلام) از شاگردان امام جعفر صادق (ع) که در زمان هارون با تظاهر به دیوانگی از خلافت انتقاد میکرد . (ابو وهیب بن عمرو صیرفی کوفی).
-
جعفر
فرهنگ نامها
(تلفظ: jaefar) (عربی) جوی ، رود ، ناقهی پر شیر؛ (در اعلام) نام فرزند ابوطالب و برادر امام علی (ع) و نام امام جعفر صادق(ع) .
-
لیث
فرهنگ نامها
(تلفظ: lais) (عربی) شیر ، اسد ؛ (به مجاز) دلیر و شجاع ؛ (در اعلام) نام یکی از یاران امام باقر (ع) و امام صادق (ع) که کنیه او ابوبصیر بوده است.
-
اخلاص
فرهنگ نامها
(تلفظ: exlās) (عربی) دوستی خالص داشتن ، خلوص نیت داشتن ، عقیده داشتن ، عقیده پاک داشتن ، ارادت صادق داشتن؛ (در تصوف) یک سره روی کردن و پرداختن به خداوند ؛ سورهی صد و دوازدهم از قرآن کریم دارای چهار آیه ؛ (در قدیم) رها کردن ، نجات دادن .