کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیرینی و آجیل و میوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ثمر
فرهنگ نامها
(تلفظ: samar) (عربی) میوه؛ (به مجاز) نتیجه و حاصل.
-
ثمره
فرهنگ نامها
(تلفظ: samare) (عربی) میوه ؛ (به مجاز) نتیجه و حاصل.
-
شلیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: šalir) (= شَلیل) ، میوهی خوشبو و گوارا و آبدار شبیه شفتالو و هلو ؛ درخت این میوه .
-
فاکهه
فرهنگ نامها
(تلفظ: fākehe) (عربی) (در قدیم) میوه (خرما ، انگور ، انار و غیره) ؛ نوعی حلوا .
-
گلبان
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol bān) گل + بان = گیاهی درختی که دانههای روغنی دارد و برگ ، میوه و دانهی آن مصرف خوراکی و دارویی دارد. ، گلِ درخت بان ؛ به مجاز) زیبا رو و لطیف .
-
کلاله
فرهنگ نامها
(تلفظ: kolāle) (در گیاهی) بالاترین بخش مادگی گل که برای جذب دانههای گَرده ، نگهداشتن و رویاندن آنها و تولید میوه است ؛ (در قدیم) (به مجاز) زلف ، کاکل به ویژه زلف تاب دار و مجعد .
-
زیتون
فرهنگ نامها
(تلفظ: za(e)ytun) (عربی) (در گیاهی) میوهی بیضی شکل سفت و گوشتی به اندازهی توت که رنگ آن در مراحل مختلف رشد از سبز تا بنفش و سیاه تغییر میکند و از آن روغن نیز میگیرند ؛ درخت همیشه سبز این میوه که برگ و میوهی آن مصرف دارویی دارد ؛ از واژههای قرآن...
-
شهد
فرهنگ نامها
(تلفظ: šahd) (عربی) عصارهی میوه که بر اثر جوشیدن غلیظ شده است ، مادهی قندی مذاب یا مایع ؛ (در قدیم) عسل ؛ (در قدیم) (به مجاز) هر چیز دلپذیر و مطبوع .
-
حلاوت
فرهنگ نامها
(تلفظ: halāvat) (عربی) (به مجاز) خوشایند و دلچسب بودن ، لذت بخش بودن ، دلپذیری ، شیرینی .
-
نوشآفرین
فرهنگ نامها
(تلفظ: nuš āfarin) (نوش + آفرین = آفریننده) ، آفریننده خوشی و لذت ، آفرینندهی شیرینی ؛ (به مجاز) نیکبخت و سعادتمند ؛ (در اعلام) نام قهرمان زن کتاب ' نوش آفرین و گوهر تاج ' .
-
گیلنوش
فرهنگ نامها
(تلفظ: gil nuš) (گیل = گیلان ، قوم ساکن گیلان + نوش = عسل ، زندگی ، شیرین) (به مجاز) ویژگی آن که ویژگیهای (شیرینی و گوارایی) گیلان را دارد ؛ (به مجاز) آن که مظهر زندگی و جاودانی گیل (گیلان) است .
-
مشانا
فرهنگ نامها
(تلفظ: mašānā) (مشان = نوعی از بهترین خرما + ا (پسوند نسبت)) منسوب به مشان ؛ (به مجاز) دارای حلاوت و شیرینی ؛ (در پهلوی ، mašāna) مشیانه ، زنِ نخستین .
-
شیرین
فرهنگ نامها
(تلفظ: širin) دارای مزهی شیرینی ؛ (به مجاز) مطبوع ، دلنشین و دلپذیر ؛ (به مجاز) زیبا ؛ (به مجاز) شیوا یا ادا شده با لهجهای گوش نواز (سخن) ؛ (به مجاز) گرامی ، عزیز ، به طور دلپذیر ، خیلی خوب، مطبوع و خوشایند شدن ؛ (در قدیم) (به مجاز) ارج و قرب پیداک...