کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شَفِيعٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شفیع
فرهنگ نامها
(تلفظ: šafie) (عربی) آن که تقاضای عفو و بخشش گناه کسی را از دیگری میکند ، شفاعت کننده ، شفاعتگر.
-
جستوجو در متن
-
شفیعا
فرهنگ نامها
(تلفظ: šafieā) (شفیع + ا (پسوند نسبت)) ، منسوب به شفیع؛ ← شفیع ؛ به علاوه نام نوعی خط فارسی (شکسته نویسی) منسوب به شفیعا (خوشنویسِ معروف عهد صفوی) .
-
محمدشفیع
فرهنگ نامها
(تلفظ: mohammad šafie) از نامهای مرکب ، ← محمد و شفیع .
-
شفیعه
فرهنگ نامها
(تلفظ: šafiee) (عربی) (مؤنث شفیع) ، شفاعت کننده و شفاعت گر .
-
وصال
فرهنگ نامها
(تلفظ: vesāl) (عربی) رسیدن به فرد مطلوب و هم آغوش شدن با او ؛ رسیدن به چیزی و به دست آوردن آن؛ (در تصوف) پیوند با خداوند و رسیدن به مرتبهی فناء فی الله ؛ (در اعلام) میرزا احمد شفیع بن محمد اسماعیل شیرازی (وصال شیرازی) از شاعران ایران در اوایل دورهی...