کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شعر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
چکامه
فرهنگ نامها
(تلفظ: ča(e)kāme) شعر به ویژه قصیده.
-
سروا
فرهنگ نامها
(تلفظ: sarvā) (در قدیم) افسانه ، داستان ؛ شعر . سرود .
-
غزل
فرهنگ نامها
(تلفظ: qazal) (عربی) (در ادبیات) نوعی شعر ، شعر عاشقانه ؛ (در موسیقی ایرانی) هر نوع سخن آهنگین [معمولاً به زبان فارسی] که به آواز یا همراه سازها خوانده میشده است.
-
حماسه
فرهنگ نامها
(تلفظ: hamāse) (عربی) کاری افتخار آفرین ، نوعی شعر ، دلیری ، شجاعت ، بیباکی .
-
مدیحه
فرهنگ نامها
(تلفظ: madihe) (عربی) سخنی (معمولاً شعر) که در ستایش کسی گفته یا سروده میشود .
-
ممدوح
فرهنگ نامها
(تلفظ: mamdoh) (عربی) آنکه در شعر مدح یا ستایش شده باشد ؛ ستایش شده ، تحسین شده ، پسندیده .
-
راوی
فرهنگ نامها
(تلفظ: rāvi) (عربی) نقل کنندهی حدیث و حکایت ؛ (در قدیم) آن که شعر شاعری را در بارگاه حاکمان یا در بازار برای مردم میخوانده است .
-
ترنم
فرهنگ نامها
(تلفظ: tarannom) (عربی) خواندن شعر ، ترانه ، و مانند آنها به حالت موسیقایی و معمولاً با صدای پایین ، زمزمه کردن یک نغمه ؛ آواز ، نغمه ، سرود .
-
سرواد
فرهنگ نامها
(تلفظ: sarvād) (در قدیم) سروا ، سرواده ، سروده ، افسانه ، چکامه ، چامه ؛ (در قدیم) کلام منظوم ، شعر .
-
نظیره
فرهنگ نامها
(تلفظ: nazire) (عربی) (مؤنث نظیر) ، همتا ، همانند ؛(در ادبیات) شعر یا داستانی که به استقبال از شاعر یا نویسنده دیگری سروده یا نوشته می شود .
-
سرود
فرهنگ نامها
(تلفظ: sorud) (در موسیقی) نوعی شعر که در یک آهنگ مشخص به آواز خوانده شود ؛ هر نوع آواز آهنگین، در موسیقی بلوچستان نام قیچک است ؛ (در قدیم) هر نوع صوت آهنگین که از آلات موسیقی برمیآید.
-
فرزدق
فرهنگ نامها
(تلفظ: farzdaq) (عربی) ریزهی نان ، پارههای خمیر ، گردهی نان که در تنور افتد ؛ (در اعلام) لقب همام بن غالب بن صعصعهی تمیمی ، شاعر مشهور عرب که نسبت به اهل بیت پیغمبر (ص) ارادتی خاص داشت و در وصف ایشان شعر میسرود .
-
کیارا
فرهنگ نامها
(تلفظ: kiyārā) تاسه ، میل و خواهش به خوردن چیزهای بیقاعده (ناباب) چنانکه این حالت در زنان آبستن پدید میآید. (دکتر معین در جلد پنجم برهان (ص 239) آورده است بنا بر قاعدهی تبدیل ' و ' به ' گ ' به نظر میرسد اصل کلمه ' گیار ' بوده [= ویار] و ' ا ' آخر...