کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شريک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بهتاش
فرهنگ نامها
(تلفظ: behtāš) (فارسی ـ ترکی) [ به = خوب ، بهتر ، خوبتر ، شخص خوب و دارای اخلاق و رفتار نیکو + تاش(ترکی) (پسوند) = هم ، شریک ، صاحب به علاوه عنوانی برای امیران ترک.] به معنی شریک خوب ؛ صاحب اخلاق و رفتار نیکو ؛ ویژگی امیری که دارای اخلاق و رفتار نیکو...
-
افشار
فرهنگ نامها
(تلفظ: afšār) (ترکی) معاون و شریک؛ نام ایل نادرقلی که به همین مناسبت نادر شاه افشار خوانده شد؛ (در موسیقی ایرانی) گوشهای در دستگاه شور (آوازِ افشاری).
-
تاشا
فرهنگ نامها
(تلفظ: tāšā) (ترکی ـ فارسی) ]تاش = داش (پسوند ترکی که شرکت ، مصاحبت یا همراهی را می رساند، معادل پیشوندِ هم در فارسی)+ الف اسم ساز[ یار و شریک .