کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاداب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شاداب
فرهنگ نامها
(تلفظ: šādāb) با طراوت ، تازه ، شاد ، شادان ، مسرور .
-
جستوجو در متن
-
شادرو
فرهنگ نامها
(تلفظ: šād ru) آن که روی و چهره اش شاد است، شاداب ، شادمان و مسرور.
-
مهیشا
فرهنگ نامها
(تلفظ: mahišā) (مَهی + شا = شاد) ، ویژگی آنکه ماه روی و شاداب است .
-
روشا
فرهنگ نامها
(تلفظ: rušā) (رو + شا = شاد) روشاد ، دارای چهرهی شاد ، شاداب .
-
جوان
فرهنگ نامها
(تلفظ: javān) آن که زمان زیادی از عمرش نگذشته است ، کم سن و سال ؛ (به مجاز) شاداب و با طراوت.
-
خرمچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: xorram čehr) گشاده رو ، خنده رو ، شاداب و با طراوت ؛ (به مجاز) زیبا رو .
-
خرمدخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: xorram doxt) دختر شاد و خرم و با طراوت ، زن شاداب ؛ (به مجاز) زیبارو .
-
فرحسیما
فرهنگ نامها
(تلفظ: farah simā) (عربی) (فرح + سیما) ، آن که چهرهاش شاداب است ؛ (به مجاز) شادمان و مسرور .
-
سرو
فرهنگ نامها
(تلفظ: sarv) (در گیاهی) هر یک از انواع درختان بازدانه از خانواده مخروطیان که همیشه سبز است ؛ (به مجاز) شاداب و با طراوت .
-
سروگل
فرهنگ نامها
(تلفظ: sarv gol) (سرو = درخت سرو + گل) (به مجاز) زیبا و با طراوت و شاداب .
-
شکفته
فرهنگ نامها
(تلفظ: šekofte) (صفت فاعلی از شکفتن) ، باز شده ، شکوفا (غنچه) ؛ (به مجاز) خندان ، شاد ، شاداب ، تازه .
-
نوبر
فرهنگ نامها
(تلفظ: no(w)bar) ویژگی میوهای که در آغاز فصل خود به بازار میآید ؛ (به مجاز) تازه و جدید ؛ (در قدیم) تَر و تازه ، شاداب ؛ (در قدیم) تحفه ، نو برانه .
-
نوشاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: nušād) (به مجاز) جوان نورستهی شاداب (دختر) ؛ نام شهر یا موضعی که خوبرویان در آن بسیار بودهاند .
-
ملکشاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: malak šād) (عربی ـ فارسی) زیباروی شاد ، فرشته روی شادمان ؛ شاداب و زیبا .