کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیخ و سه پایه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ورجاوند
فرهنگ نامها
(تلفظ: varjāvand) (اوستایی ، پهلوی) بلند پایه و برازنده و ارجمند ؛ (به مجاز) ورجمند و دارای فرهی ایزدی .
-
منزلت
فرهنگ نامها
(تلفظ: manze(a)lat) (عربی) ارزش و اهمیت ؛ (در قدیم) مقام ، درجه ؛ نظم و انضباط ؛ حد ، پایه .
-
فریدون
فرهنگ نامها
(تلفظ: fereydun) به معنی ' سه ایدون' یا ' سه اینچنین' ؛ (در اعلام) نام پسر آبتین یکی از بزرگان داستانی اقوام مشترک هند و ایرانی در روایات ایرانی که وی یکی از پادشاهان سلسلهی پیشدادی به شمار رفته است و نژادش به تهمورث میرسید ، [تفسیر معنای فریدون (س...
-
آتور
فرهنگ نامها
(تلفظ: ātur) (پهلوی) آتور (آذر) یک بخش از تقویم قدیمی ایرانی که مغهای مادی بر پایه روح و زروانی آن را تغییر دادهاند .
-
بردیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: bardiyā) (در یونانی ، smeydis) (در اعلام) دومین پسر کورش بزرگ و برادر کمبوجه (سومین پادشاه هخامنشی) است که در اوستایی به معنای ' بلند پایه ' است. بَردیا ظاهراً به امر کمبوجیه کشته شد .
-
گلگیتی
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol giti) نوعی از گل که برگهای آن از هر طرف سه خار دارد و دو نوع است سفید و زرد .
-
رهاب
فرهنگ نامها
(تلفظ: ro(a)hāb) (در موسیقی ایرانی) گوشهای در دستگاه های شور ، نوا و سه گاه .
-
کوثر
فرهنگ نامها
(تلفظ: ko(w)sar) (عربی) سورهی صد و هشتم از قرآن کریم دارای سه آیه؛ (در ادیان) چشمهای در بهشت.
-
سلم
فرهنگ نامها
(تلفظ: salm) (اوستایی) (در اعلام) یکی از سه پسر فریدون در اوستا ؛ (در عربی) سِلم /selm/ صلح و آشتی؛ مردِ صلح طلب .
-
لینا
فرهنگ نامها
لینا نام روسی است به معنای دریا است و سه دریا است در روسیه اوبی . انسی لینا
-
دلگشا
فرهنگ نامها
(تلفظ: del gošā) شادی آفرین و فرحبخش ؛ (در موسیقی ایرانی) رِنگی در دستگاه سه گاه ؛ (در تصوف) صفت فیاضی و فتاحیِ خداوند که در مقام انس ، دل سالک با آن آرامش مییابد .
-
رعد
فرهنگ نامها
(تلفظ: raed) (عربی) (در فیزیک) صدای حاصل از تخلیهی الکتریکی بین دو قطعه ابر و پژواکهای متوالی آن ، تندر ؛ سورهی سیزدهم از قرآن کریم دارای چهل و سه آیه .
-
کیخسرو
فرهنگ نامها
(تلفظ: key xosro(w)) (به مجاز) (در قدیم) پادشاه بزرگ و والامقام و معنی آن (در پهلوی) ' کی نیک نام ' است؛ (در اعلام) نام سومین پادشاه از سلسلهی پادشاهی کیانیان پسر سیاوش و فرنگیس دختر افراسیاب ؛ نام سه تن از پادشاهان سلجوقی آسیای کوچک (صغیر) .
-
صدف
فرهنگ نامها
(تلفظ: sadaf) (عربی) نام عمومی نرمتنان دو کفهای و نوعی خاص از آنها؛ (در قدیم) (در نجوم) نام سه ستاره به شکل مثلث بر دورِ قطب که ستارهی قطبیِ جَدْی در میان آن است . [قدما اعتقاد داشتند که قطرهی بارانی در درون صدف جا میگیرد و تبدیل به مروارید میش...
-
گیسو
فرهنگ نامها
(تلفظ: gisu) موی بلند سر ؛ (در نجوم) سه ستاره در خارج صورت فلکی اسد و همینطور ستارهی دنباله دار ؛ (در عرفان) طریق طلب را به عالم هویت گویند و حبل المتین [ریسمان محکم یا شریعت اسلام] عبارت از آن است.