کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سردار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سردار
فرهنگ نامها
(تلفظ: sardār) (در نظام) فرمانده یک گروه یا یک دسته ی نظامی ؛ عنوانی احترام آمیز دربارهی صاحب منصبان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی ، که دارای درجهای بالاتر از سرهنگی هستند ؛ (به مجاز) ، پیشوا ، رهبر ، سرور .
-
جستوجو در متن
-
راثین
فرهنگ نامها
(تلفظ: rāsin) سردار ایرانی که از گزنفون شکست خورد؛ سردار سپاه ایران در جنگ با سردار 'سدمونی'.
-
ینال
فرهنگ نامها
(تلفظ: yanāl) (ترکی) (در قدیم) (به مجاز) سردار ، رئیس به ویژه سردار ترک نژاد ؛ غلام ، برده .
-
افشین
فرهنگ نامها
(تلفظ: afšin) (در اعلام) نام سردار ایرانی که بابک خرم دین را دستگیر کرد ؛ (در اعلام) لقب عام پادشاهان اسروشنه.
-
امیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir) (عربی) پادشاه ، حاکم ، درجهای پایینتر از پادشاه ، فرمانده ی سپاه ، سردار ، سپهسالار.
-
امیراصلان
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir aslān) (عربی ـ ترکی) پادشاه چون شیر ، حاکم دلاور ، فرمانده و سردار چون شیر .
-
امیربهادر
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir bahādor) (عربی ـ ترکی) پادشاه شجاع و دلاور ، امیر دلیر ، سردار شجاع.
-
امیربهزاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir behzād) (عربی ـ فارسی) امیر نیکوتبار ، پادشاه نیک نژاد ، حاکم و سردار نیکوزاده.
-
امیررضا
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir rezā) (عربی) پادشاه راضی و خشنود ، فرمانده و سردار خشنود و خوشدل.
-
امیرشایان
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir šāyān) (عربی ـ فارسی) پادشاه و امیر لایق و شایسته ، حاکم و سردار در خور و سزاوار.
-
امیرصادق
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir sādeq) (عربی) امیر و پادشاه راستگو ، حاکم درستکار ، حاکم و سردار راست کردار.
-
امیرعلا
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir alā) (عربی) (به مجاز) پادشاه و امیر بلند مرتبه ، فرمانروا و سردار بزرگ و بزرگوار و ... .
-
امینسالار
فرهنگ نامها
(تلفظ: amin sālār) (عربی) سردار مورد اطمینان ، حاکم درست کار ، سالاری که در امانت خیانت نمیکند.
-
رزمهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: raz mehr) (در اعلام) نام پسر سوخره سردار جنگی در ایرانِ باستان و اصل آن زَرمهر است. ← زَرمهر .