کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آلا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ālā) (پهلوی) سرخ ، سرخکمرنگ .
-
گلگون
فرهنگ نامها
(تلفظ: golgun) به رنگ گل سرخ ، سرخ .
-
سوری
فرهنگ نامها
(تلفظ: suri) (در قدیم) (در گیاهی) گل سرخ ؛ (به مجاز) سرخ رنگ .
-
دایانا
فرهنگ نامها
(تلفظ: dāyānā) (دایا (زر سرخ و طلا) + پسوند اسم سازِ ( نا)) به معنی مثل زر سرخ و (به مجاز) زیبا روی .
-
حمیرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: homeyirā) (عربی) (مصغر حمرا) ، زن سرخ و سپید ، زن سرخ ؛ (در اعلام) لقبی که پیامبر اکرم (ص) به عایشه داده بود .
-
سوریدخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: suri doxt) (سوری + دخت = دختر) ، دختر سرخ رنگ ، دختری که مثل گل سرخ است ؛ (به مجاز) زیبارو.
-
آذرچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzar čehr) آن که رویی سرخ چون آتش دارد و (به مجاز) دارنده ی رویی سرخ و سفید , زیبارو .
-
آلین
فرهنگ نامها
(تلفظ: ālin) (آل = سرخ + ین (پسوند صفت ساز)) ، سرخ گون ، قرمز رنگ ؛ نام روستایی از مرو به سفلای رودخارقان .
-
گلرنگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol rang) گلِ رنگ ؛ به رنگ گل سرخ ، سرخ ؛ (به مجاز) زیبا رو .
-
آلینا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ālinā) (به مجاز) زیبا و سرخ روی .
-
افروخته
فرهنگ نامها
(تلفظ: afruxte) روشن شده ، درخشان شده ؛ (به مجاز) برافروخته ، سرخ .
-
وردگل
فرهنگ نامها
(تلفظ: vard gol) (= گل وَرد) ، گلِ سرخ .
-
سرجام
فرهنگ نامها
کوتاه شده نام سرخ جامگان می باشد که در میان عوام از آن به عنوان نام پسر به کار گرفته می شود
-
گلسرخ
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol sorx) هر گلی که سرخ باشد ، وَرد ؛ (به مجاز) زیبا رو ؛ [گل سرخ دارای دستههای مختلف است ، ورد احمر ، سوری ، گل محمدی و ...].
-
دایا
فرهنگ نامها
(تلفظ: dāyā) به لغت زند و پازند زر سرخ و طلا را گویند ؛ (در عربی) ذَهب .