کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سام گرشاسب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سامراد
فرهنگ نامها
(تلفظ: sām rād) اسم مرکب (سام + راد) ، ← سام و راد .
-
جستوجو در متن
-
نریمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: narimān) (اوستایی) (= نیرم) در اوستا صفت جهان پهلوان است و نیز (در اعلام) نریمان پدر سام جد رستم بوده است و نیز لقب و عنوان گرشاسب ؛ نریمان در لغت به معنی نر منش ، مرد سرشت و دلیر و پهلوان میباشد . + ن.ک نیرم .
-
گرشاسب
فرهنگ نامها
(تلفظ: garšāsb) (= کرشاسپ و گرشاشپ) به معنی دارندهی اسب لاغر ؛ (در اعلام) جهان پهلوان ایرانی پسر اثرط (اترد) پسر سام پسر تورگ پسر سپانیاسپ (شیدسپ) پسر دورشاسپ پسر توگ (تور) پسر فریدون . و نیز پسر زو (زاب) دهمین پادشاه پیشدادی که نه سال پادشاهی کرد .