کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساخته شده از نی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سرنا
فرهنگ نامها
(تلفظ: sornā) (در موسیقی ایرانی) نوعی ساز بادی چوبی از خانواده نی که در نقاره خانهها و روزهای جشن و سُرور نوازند .
-
موعود
فرهنگ نامها
(تلفظ: mo(w)eud) (عربی) وعده داده شده یا از پیش تعیین شده .
-
فاطمه
فرهنگ نامها
رانده شده از آتش
-
پیراسته
فرهنگ نامها
(تلفظ: pirāste) (صفت مفعولی از پیراستن) ، ویژگی آنچه از طریق کم کردن یا از بین بردن زواید ، آرایش و زینت شده باشد ؛ آرایش و زینت شده ؛ (در قدیم) مزین ، پاک و منزه.
-
کامبیز
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmbiz) صورت دیگری از کمبوجیه که در زبان فرانسه کامبیز شده و مجدداً وارد فارسی شده است . ← کمبوجیه .
-
محمود
فرهنگ نامها
(تلفظ: mahmud) (عربی) از نامها و صفات خداوند ؛ (در قدیم) آن که یا آنچه ستایش شده است ، ستوده شده و مورد پسند ، نیک ، خوش ؛ (در اعلام) سیفالدوله محمود ، یکی از پادشاهان غزنوی .
-
آندره
فرهنگ نامها
آتشین،زاده شده از آتش،کسی که از عنصرپاکی(آتش) به وجود آمده است،دیده شده که گاهی اسم دختران را نیز آندره گذاشته اند(مانند اسم سلطان).
-
آباقا
فرهنگ نامها
عمو، دوست، نخ و یا ریسمان بافته شده از گیاه کتان (از نام های کهن)
-
دادآفرید
فرهنگ نامها
(تلفظ: dād āfarid) از داد آفریده شده ؛ از نامهای خداوند ؛ (در موسیقی) از الحان قدیم موسیقی ایران .
-
افراخته
فرهنگ نامها
(تلفظ: afrāxte) (صفت مفعولی از افراختن) افراشته ، بالابرده ، برپا شده ، کشیده ، برکشیده.
-
افراشته
فرهنگ نامها
(تلفظ: afrāšte) (صفت مفعولی از افراشتن) بلند ساخته ، برداشته ، بالابرده شده، افراخته .
-
ایزدبخش
فرهنگ نامها
(تلفظ: izad baxš) بخشیده شده از سوی خدا ، کسی که ایزد او را بخشیده است.
-
بنتالحسنی
فرهنگ نامها
(تلفظ: bentolhosnā) (عربی)دختر زنِ نیکو ، دختری که از زن نیکومتولد شده است .
-
کژال
فرهنگ نامها
(تلفظ: kažāl) (کردی؟) در بعضی از نامنامهها زیباروی سیاه چشم معنا شده است.(؟)
-
ستوده
فرهنگ نامها
(تلفظ: sotude) (صفت مفعولی از ستودن) ، آنکه او را ستودهاند ؛ ستایش شده .