کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زمان سبز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
یاشیل
فرهنگ نامها
(تلفظ: yāšil) (ترکی) سبز چمنی ، سبز ، کبود .
-
خضرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: xazrā) (عربی) (مؤنث اخضر) به معنی سبز ، کبود ، نیلگون ، و آبی و سبز ؛ سبزهزار ، چمن زار .
-
مرسین
فرهنگ نامها
(تلفظ: marsin) درختی با برگهای همیشه سبز معطر ، مورد .
-
ریان
فرهنگ نامها
(تلفظ: riyān) (عربی) سیراب ضد عطشان ؛ شاخههای سبزِ نرم .
-
زمرد
فرهنگ نامها
(تلفظ: zomorrod) (معرب از یونانی) (در علوم زمین) از سنگهای قیمتی و عموماً سبز رنگ .
-
زمردین
فرهنگ نامها
(تلفظ: zomorrodin) (معرب ـ فارسی) زمردی ، از جنس زمرد ، دارای رنگ زمردی (سبز شفاف و درخشان) .
-
پردیس
فرهنگ نامها
(تلفظ: pardis) (= فردوس) ، بهشت ؛ (در قدیم) (در ساختمان) فضای سبز و گل کاری شدهی اطراف ساختمان.
-
چمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: čaman) (در قدیم) زمین سبز و خرم ، باغ و بوستان مرغزار ؛ (در گیاهی) نام گیاهی از تیرهی غلات .
-
حنا
فرهنگ نامها
(تلفظ: hanā) (عربی) گیاهی درختی که گلهای سفید و معطر دارد ، گرد بسیار نرم سبز رنگی از گیاهی به همین نام .
-
سرو
فرهنگ نامها
(تلفظ: sarv) (در گیاهی) هر یک از انواع درختان بازدانه از خانواده مخروطیان که همیشه سبز است ؛ (به مجاز) شاداب و با طراوت .
-
میناگون
فرهنگ نامها
(تلفظ: minā gun) (مینا + گون (پسوند شباهت)) ، مانند مینا ، شبیه به مینا ، ← مینا . به علاوه (در ادبیات) سبز رنگ.
-
زیتون
فرهنگ نامها
(تلفظ: za(e)ytun) (عربی) (در گیاهی) میوهی بیضی شکل سفت و گوشتی به اندازهی توت که رنگ آن در مراحل مختلف رشد از سبز تا بنفش و سیاه تغییر میکند و از آن روغن نیز میگیرند ؛ درخت همیشه سبز این میوه که برگ و میوهی آن مصرف دارویی دارد ؛ از واژههای قرآن...
-
میشا
فرهنگ نامها
(تلفظ: mišā) (درگیاهی) همیشه بهار ، همیشه جوان و همیشک جوان ، نوعی از ریاحین که همیشه سبز میباشد؛ در زبان عربی به آن ' حی العالم ' میگویند ؛ (در پهلوی) (= مشیه) آدمِ نخستین.
-
راشین
فرهنگ نامها
(تلفظ: rāšin) (راش = نوعی درخت در جنگلهای ایران + ین (پسوند نسبت)) (به مجاز) سر سبز و خرم و با طراوت ؛ به علاوه راشین در برخی منابع راه آبی یا جویباری که از سبزه زار میگذرد معنی شده است .
-
فیروزه
فرهنگ نامها
(تلفظ: firuze) (معرب) پیروزه ، نوعی کانی قیمتی حاوی مس و فسفر ، دارای رنگ آبی یا سبز که در جواهر سازی به کار میرود . یا گُهری گرانبها و آسمانی رنگ .