کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سارگل
فرهنگ نامها
(تلفظ: sār gol) گل زرد .
-
زرتشت
فرهنگ نامها
(تلفظ: zartošt) زرتشت به معنی دارندهی شتر زرد است ، زردشت ؛ (در اعلام) پیامبر ایران باستان از خانوادهای سپیتمه .
-
تیهو
فرهنگ نامها
(تلفظ: teyhu , tihu) پرندهی شبیه به کبک اما کوچک تر از آن ، که رنگ پرهایش خاکستری مایل به زرد است و گوشت لذیذی دارد.
-
شهباز
فرهنگ نامها
(تلفظ: šahbāz) (= شاهباز) ، نوعی باز سفید رنگ با چشمان زرد و پنجه و منقار قوی که در قدیم آن را برای شکار تربیت میکردند .
-
طلا
فرهنگ نامها
(تلفظ: talā) (عربی) زر ، فلزی زرد رنگ و قیمتی ؛ (در گفتگو) (به مجاز) هر شیئی یا هر شخص بسیار ارزشمند ؛ (به مجاز) آب طلا .
-
گلبر
فرهنگ نامها
(تلفظ: golbar) آن که سینه و آغوشش چون گل لطیف و نازک است ؛ (در گیاهی) گونهی گلها ؛ چون گل سرخ ، زرد و جز آن .
-
گلگیتی
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol giti) نوعی از گل که برگهای آن از هر طرف سه خار دارد و دو نوع است سفید و زرد .
-
یاس
فرهنگ نامها
(تلفظ: yās) (در گیاهی) درختچهای زینتی با ارتفاع حدود دو متر دارای گلهای زرد ، سرخ ، سفید و بنفش و بسیار معطر .
-
یاسمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: yāsaman) (در گیاهی) درختچهای زینتی دارای گلهای درشت و معطر به رنگهای سفید ، زرد و قرمز .
-
نیلوفر
فرهنگ نامها
(تلفظ: nilufar) (در گیاهی) گلهای سفید ، کبود و زرد رنگ گیاهی به همین نام که مصرف داروئی نیز دارد . (در ادب قدیم فارسی اغلب رنگ کبود آن مطرح بوده است) ؛ گیاهی آبی که در آبگیرهای مناطق معتدل میروید ،گلهای زرد دارد و برگهایش بر سطح آب شناور می شود ،...
-
کوکب
فرهنگ نامها
(تلفظ: ko(w)kab) (عربی) (در نجوم) ستاره ؛ (در گیاهی) گل زینتی درشتِ پُر پَر به رنگهای ارغوانی ، سفید ، زرد، قرمز یا بنفش.
-
سمندر
فرهنگ نامها
(تلفظ: samandar) اسبی که رنگ آن مایل به زرد باشد ؛ (به مجاز) اسب تندرو و نیرومند ، و نیز از یونانی 'سالامندرا' به معنی فرشته موکل آتش و پنبه کوهی و حیوان معروف است .
-
سنبل
فرهنگ نامها
(تلفظ: sonbol) (در گیاهی) گلِ خوشهای بلند ، به هم فشرده و معطر به رنگهای قرمز ، آبی ، سفید و زرد ، گیاه همین گل ؛ (در قدیم) (به مجاز) گیسو ، زلف.
-
رعنا
فرهنگ نامها
(تلفظ: raenā) (عربی) زیبا و دلفریب ؛ زن خویشتن آرا ؛ (در قدیم) ویژگی آن که یا آنچه به سبب داشتن ظاهر زیبا ، قدرت ، یا ثروت بسیار ، خودخواه و گستاخ شده است ؛ (به مجاز) بلند و کشیده ؛ گلی که از درون سرخ و از بیرون زرد باشد .
-
نسترن
فرهنگ نامها
(تلفظ: nastaran) (در گیاهی) گلی شبیه رُز ولی کم پَرتر و کوچکتر از آن به رنگهای صورتی ، سفید یا زرد ؛ گیاه این گل که درختچهای افراشته یا پراکنده از خانوادهی گل سرخ است ؛ (در قدیم) (به مجاز) رخسار و بناگوش معشوق .