کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بیان
فرهنگ نامها
(تلفظ: bayān) (عربی) سخن ، گفتار ؛ شرح و توضیح ؛ زبانآوری ، فصاحت و بلاغت؛ (به مجاز) زبان.
-
هیرو
فرهنگ نامها
نام گلی به زبان کردی(گل ختمی)
-
آوات
فرهنگ نامها
(تلفظ: āvāt) در زبان کردی به معنی آرزو .
-
تیام
فرهنگ نامها
چشم هایم. در زبان بختیاری، نوعی ابراز علاقه عاشقانه است.
-
ماری
فرهنگ نامها
(تلفظ: māri) گونهی دیگری از مریم _ مادر حضرت عیسی مسیح (ع) _ که در زبانهای اروپایی رایج است.]ماری نوعی گشتار آوا شناختی از مریم در زبان فرانسوی است[.
-
یاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: yād) حافظه ، خاطره ، یادآوری ؛ (درقدیم) بر زبان آوردن نام خدا ، ذکر ؛ (در قدیم) بر زبان یا به قلم آوردن نام کسی ، ذکر نام ؛ (در قدیم) بیداری .
-
افصح
فرهنگ نامها
(تلفظ: afsah) (عربی) (در قدیم) زبان آورترین ؛ فصیحترین ، شیواترین ، فصیحتر.
-
کارنگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: kārang) کسی که آوای خوبی دارد ، خوش نوا ؛ زبان آور ؛ صاحب طَرب .
-
کامبیز
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmbiz) صورت دیگری از کمبوجیه که در زبان فرانسه کامبیز شده و مجدداً وارد فارسی شده است . ← کمبوجیه .
-
مرکام
فرهنگ نامها
آرنج هایم. (کنایه از علاقه ی زیاد در زبان بختیاری و نوعی ابراز علاقه)
-
ارمزد
فرهنگ نامها
(تلفظ: ormozd) (اوستایی) (= هرمز ، اهورامزدا) ، نام خداوند در زبان اوستایی ، نام خدای مزدیسنا. ← هرمز و اهورا .
-
جریر
فرهنگ نامها
(تلفظ: jarir) جاری ، روان ، تند زبان ، گویا ؛ (در اعلام) نام پدر محمد بن جریر طبری از بزرگترین مورخان ایران .
-
شمیلا
فرهنگ نامها
(تلفظ: šomilā) قلب شدهی [پدیده آوایی در زبان مثل : دیوار و دیوال] شُمیرا . ← شُمیرا و سمیرا.
-
آنسه
فرهنگ نامها
(تلفظ: ānese) (عربی) (مؤنث آنس) ، زن نیکو ، دختر خانم ، زن نیکو زبان .
-
آوید
فرهنگ نامها
(تلفظ: āvid) دانش ، خرد ، عقل . (در زبان اوستایی کلمههای ' آوید ، وید ، ویدا ' هر سه به یک معنی به کار رفته است).