کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روشنسازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
روشن
فرهنگ نامها
(تلفظ: ro(w)šan) دارای نور ، تابنده ، درخشان ؛ (به مجاز) آگاهِ با بصیرت ، بینا ، شاد ، مسرور ، درستکار ، معتمد.
-
روشنچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: ro(w)šan čehr) (روشن + چهر = چهره) ، دارای چهرهی تابناک .
-
روشندخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: ro(w)šan doxt) (روشن + دخت = دختر) ، دختر تابنده و شاد؛ (به مجاز) زیبا رو .
-
روشنرخ
فرهنگ نامها
(تلفظ: ro(w)šan rox) (= روشن چهر) ، ← روشن چهر .
-
روشنمهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: ro(w)šan mehr) خورشیدِ درخشان .
-
جستوجو در متن
-
روشنا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ro(w)šanā) روشن ، جای روشن ، روشنایی ؛ (در کردی) روشن ، آشنا .
-
هورمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: hurman) (هور = خورشید + من/ مان = اندیشه و فکر)، اندیشه روشن ، فکر روشن ؛ (به مجاز) ویژگی آنکه اندیشه و فکر روشن دارد ، (روشن فکر) .
-
روشان
فرهنگ نامها
(تلفظ: ro(w)šān) (= روشن) ، ← روشن .
-
مبینا
فرهنگ نامها
روشن
-
روشنرخ
فرهنگ نامها
(تلفظ: ro(w)šan rox) (= روشن چهر) ، ← روشن چهر .
-
تابانچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: čehr tābān) روشن رخ ، روشن چهره ؛ (به مجاز) زیبا رو .
-
منور
فرهنگ نامها
(تلفظ: monavvar) (عربی) روشن ، درخشان ، نورانی ؛ (به مجاز) روشن فکر .
-
گوهرشید
فرهنگ نامها
(تلفظ: go(w)har šid) گوهر درخشان ، مروارید روشن ، گوهر و نژاد پاک ؛ (به مجاز) نهاد و سرشت روشن (روشن ضمیر) .
-
انور
فرهنگ نامها
(تلفظ: anvar) (عربی) روشنتر ، روشن ، نورانی؛ (به گونه احترام) (به مجاز) مبارک ، گرامی.