کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جیحون
فرهنگ نامها
(تلفظ: jeyhun) (عربی) (به مجاز) رود بزرگ ، رود ، (در اصل نام رودی در آسیای میانه) .
-
میسا
فرهنگ نامها
(تلفظ: maysā) (عربی ، مَیساء) زنی که با برازندگی و تکبر راه میرود ، متکبر و با تبختر راه میرود .
-
نوژان
فرهنگ نامها
(تلفظ: nužān) فریاد ، صدا و بانگ بلند ؛ رود (رودخانهی) با بانک و سهم ؛ غران (رود و سیل) ؛ نام رودخانهای .
-
رویدا
فرهنگ نامها
(تلفظ: rovaidā) (عربی) کسی که به آهستگی راه میرود و اصل آن رویداً میباشد .
-
سایق
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāyeq) (عربی) سوق دهنده ؛ کسی که پیش میرود ؛ بر انگیزاننده .
-
آراس
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārās) در ترکی همان آراز ، به معنی رود ارس .
-
چماندخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: čamān doxt) دختری که به حالت چمان و خرامان راه میرود ، دختر خرامنده.
-
نیلا
فرهنگ نامها
آبی آسمانی، صبح زود، با ارزش، هدیه ای از رود نیل
-
شاهرود
فرهنگ نامها
(تلفظ: šāhrud) (شاه = جزء پیشین بعضی از کلمههای مرکب به معنی ' اصلی ' و ' مهم ' + رود = فرزند به ویژه پسر) ، (به مجاز) فرزند (پسر) عزیز و گرامی ؛ نوعی ساز (شهرود) ؛ رود بزرگ ، رودخانه بزرگ .
-
رودین
فرهنگ نامها
(تلفظ: rudin) (رود = فرزند به ویژه پسر + ین (پسوند نسبت)) (به مجاز) فرزند پسر .
-
هیام
فرهنگ نامها
(تلفظ: heyām) (عربی) دوست داشتن ، ویژگی یا حالت کسی که از فرط عشق و غیرعشق شوریده است و نمیداند به کجا میرود.
-
هیرمند
فرهنگ نامها
(تلفظ: hirmand) (در اوستایی) به معنی دارای پل و دارندهی سد و بند ؛ رود هیرمند از رودهای فلات شرقی ایران .
-
اروند
فرهنگ نامها
(تلفظ: arvand) تند ، تیز ، چالاک ، دلیر ، فر ، شکوه ، شأن و شوکت ، نام رودِ دجله ؛ (در اعلام) نام پدر سهراب شاه که نسب وی به کی قباد میرسد .
-
دانیال
فرهنگ نامها
(تلفظ: dāniyāl) (عبری) قضاوت خدا ، یا خدا حاکم من است ؛ (در اعلام) یکی از چهار پیغمبر بزرگ بنیاسرائیل که در روایات اسلامی مخترع ' رمل ' به شمار میرود .
-
دریا
فرهنگ نامها
(تلفظ: daryā) (در جغرافیا) تودهی بسیار بزرگی از آب ، دریاچه ، رود بزرگ ؛ (به مجاز) شخص بسیار آگاه و دانشمند در زمینههای گوناگون ؛ (به مجاز) (در تصوف) حقیقت یا ذات حق .