کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رسیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بهکام
فرهنگ نامها
(تلفظ: behkām) (به مجاز) کسی که به بهترین وجهی به آرزوی خود رسیده ؛ بهترین کامروا .
-
کامروا
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmravā) (به مجاز) آن که به آرزو و خواستش رسیده است ، موفق .
-
کامیاب
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmyāb) (به مجاز) آن که به خواست و آرزویش رسیده است ، پیروز .
-
آتین
فرهنگ نامها
(تلفظ: ātin) در لغت زند و پازند به معنی موجود شده و پیدا گردیده و به هم رسیده میباشد .
-
موفق
فرهنگ نامها
(تلفظ: movaffaq) (عربی) توفیق یافته در امری یا به مقصود رسیده ، پیروز ؛ توأم با موفقیت .
-
بهتام
فرهنگ نامها
(تلفظ: behtām) (فارسی ـ عربی) [ به = خوب ، بهتر ، خوبتر ، شخص خوب و دارای اخلاق و رفتار نیکو + تام (عربی) = آنچه به حد کمالِ خود رسیده باشد ، کامل] ، ویژگی شخصِ خوب و دارای اخلاق و رفتار نیکو که محاسن او به حد کمال رسیده باشد.
-
قهرمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: qahre(a)mān) (معرب پهلوان) ، آن که در کار دشوار و مهمی مثل ورزش یا جنگ تلاش زیادی کرده و به شهرت رسیده است ، پهلوان ، دلاور؛ (در قدیم) نگهبان و محافظ .
-
واصل
فرهنگ نامها
(تلفظ: vāsel) (عربی) متصل ، پیوسته ؛ (در قدیم) آرایشگر ؛ (در تصوف) آن که به مقام قرب رسیده است ، رسنده به مرحلهی فنای فی الله .
-
مراد
فرهنگ نامها
(تلفظ: morād) (عربی) خواست ، آرزو ؛ مقصود ، منظور ، قصد ؛ (در تصوف) پیر ؛ (در قدیم) عزم ، اراده ، مایهی کامرانی و موفقیت ؛ (در عرفان) کسی است که قوت ولایت در او به مرتبهی تکمیل نقصان رسیده باشد .
-
ولی
فرهنگ نامها
(تلفظ: vali) (عربی) پدر یا مادر یا کفیل خرج کودک ؛ (در فقه ، در حقوق) آن که بر طبق قانون اختیار تصمیم گیری در مورد دیگری دارد ؛ (در ادیان) دارندهی بالاترین مقام در دین پس از پیغمبر (ص) ؛ (در قدیم) دوست ؛ (در تصوف) آن که در سلوک به نهایت رسیده است ، ...
-
مشتاق
فرهنگ نامها
(تلفظ: moštāq) (عربی) دارای شوق ، بسیار مایل ، آرزومند ؛ (به مجاز) عاشق ؛ (در عرفان) مشتاق کسی است که به نهایت عشق و شیفتگی رسیده است و در نزد ایشان اشتیاق یعنی شوق به لقاء حق میباشد ؛ (در اعلام) میر سیدعلی حسینی اصفهانی معروف به مشتاق از شعرای قرن ...
-
لاله
فرهنگ نامها
(تلفظ: lāle) (در گیاهی) گلی به شکل جام و سرخ رنگ که بر روی پایهای بلند قرار دارد ؛ گیاه این گل که علفی، پایا و زینتی است و پیاز دارد ؛ (به مجاز) شخص فداکاری که در راه آرمان دینی یا ملی به شهادت رسیده است ؛ (به مجاز) گونهی زیبا و گلگون ؛ (در ادب عرف...