کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راه آورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ارمغان
فرهنگ نامها
(تلفظ: armagān) (ترکی) تحفهای که از جایی دیگر برند ، سوغات ، ره آورد.
-
رکسانا
فرهنگ نامها
(تلفظ: roksānā) (یونانی شده روشنک) روشنک ؛ (در اعلام) نام دختر داراست که اسکندر به موجب وصیت دارا او را به عقد نکاح خود در آورد . ← روشنک .
-
بشر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bešr) (عربی) گشاده رویی ؛ (در اعلام) بِشر حافی صوفی معروف که در بغداد میزیست و گروهی از صوفیان را در اطراف خود گرد آورد . گویند وی در آغاز به کار لهو و لعب مشغول بود و بر اثر تذکر موسی بن جعفر (ع) متنبه شد و توبه کرد .
-
نازآفرین
فرهنگ نامها
(تلفظ: nāz āfarin) (= نازآفریننده) (به مجاز) معشوقی که ناز بسیار به کار برد ؛ آنکه نعمت و رفاه و خوشی پدید آورد ؛ نازآفریده ؛ پدید گشته از ناز و فخر و تکبر ؛ به لطف و نرمی آفریده شده .
-
نسیبه
فرهنگ نامها
(تلفظ: nasibe) (عربی) (در قدیم) دارای اصل و نسب ؛ خویشاوند و نزدیک ؛ (در اعلام) نام یک زن صحابی شجاع از بنی نجار که در هنگام ظهور اسلام به پیغمبر اکرم (ص) ایمان آورد و در سلک صحابهی وی در آمد و در جنگها شرکت و مردانه دوشادوش مسلمانان پیکار میکرد .
-
گیل
فرهنگ نامها
(تلفظ: gil) مجموعهی طوایفی که در گیلان سکونت داشته و دارند ؛ (در اعلام) نام پسر گیلانشاه ، ملقب به گاوباره سر سلسلهی ملوک گاوباره ، و نام کسی است که کشتیهای ایران را [در مراجعت از یونان] که دچار طوفان شده بودند نجات داد و نزد داریوش اول آورد .
-
فرناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: far nāz) [فر = شکوه و جلال که در بیننده شگفتی و تحسین پدید آورد ، زیبایی و برازندگی + ناز = حالت یا رفتاری خوشایند و جذاب همراه با خودنمایی و اِکراه ظاهری ، معمولاً برای جلب توجه دیگری ، کرشمه و غمزه] روی هم به معنای حالت و رفتار توأم با ناز و...