کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ده میان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پوشنگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: pušang) نام شهری در خراسان قدیم میان هرات و نیشابور .
-
هیفا
فرهنگ نامها
(تلفظ: hayfā) (عربی) (مؤنث اهیف) زن کمر باریک (باریک میان) .
-
پرهون
فرهنگ نامها
(تلفظ: parhun) هر چیز گرد و میان تهی ، چنبر ماه ، خرمن ماه .
-
ماهنسا
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh nesā) ماهِ زنان ؛ (به مجاز) زیبا رو در میان زنان ، زیبا رو .
-
ملکنسا
فرهنگ نامها
(تلفظ: malek nesā) (عربی) پادشاهِ زنان ، سَرور زنان ؛ فرشته رو و زیبا در میان زنان .
-
التیام
فرهنگ نامها
(تلفظ: eltiyām) (عربی) به هم آوردن ، سر به هم آوردن ، پیوسته شدن ، سازواری میان دو چیز ؛ (به مجاز) صلح و آشتی .
-
برگزیده
فرهنگ نامها
(تلفظ: bargozide) آنکه یا آنچه از میان یک مجموعه ، معمولاً به عنوان بهترین انتخاب شده ؛ منتخب.
-
عشا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ešā) (عربی) آغاز تاریکی بعد از غروب آفتاب ؛ (در قدیم) زمانِ میان غروب آفتاب و طلوع فجر، شبانگاه، شامگاه .
-
غدیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: qadir) (عربی) آبگیری است بین مکه و مدینه در ناحیهی جحفه ؛ روز یا واقعه غدیر که در میان مسلمانان حائز اهمیت است .
-
فرج
فرهنگ نامها
(تلفظ: faraj) (عربی) به دست آمدن وضعیت مناسب یا مورد علاقه در کار ؛ گشایش در کار و از میان رفتن غم و رنج .
-
مهرنسا
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehr nesā) (فارسی ـ عربی) (مهر = خورشید + نسا) ، خورشید زنان ؛ (به مجاز) زیباروی در میان زنان .
-
سرجام
فرهنگ نامها
کوتاه شده نام سرخ جامگان می باشد که در میان عوام از آن به عنوان نام پسر به کار گرفته می شود
-
جبرائیل
فرهنگ نامها
(تلفظ: jebrā’il) (عبری) (= جبریل ، جبرئیل) بندهی خدا ، مرد خدا ؛ (در اعلام) در فرهنگ اسلامی و دیگر ادیان نام یکی از فرشتگان مقرب الهی که رابط میان خدا و پیامبران است ، روحالقدس ، روحالامین .
-
کنعان
فرهنگ نامها
(تلفظ: kan‛ān) (عبری) سرزمینی در میان رود اردن ، دریای مدیترانه و بحرالمیت، مطابق فلسطین قدیم؛ طبق تورات کنعان به معنی ' حلیم و بردبار ' است؛ (در اعلام) نیز نام چهارمین پسر حام .
-
سرگلان
فرهنگ نامها
(تلفظ: sargolān) (سَر = (به مجاز) برتر ، بهتر ، با ارزشترین بخش یا مهمترین فرد + گُلان) ؛ (به مجاز) بهترین از گلها ؛ (به مجاز) با ارزشترین و مهمترین فرد در میان افراد .