کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ده قاضی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
داور
فرهنگ نامها
(تلفظ: dāvar) حَکَم ؛ (در حقوق) قاضی ؛ (به مجاز) خداوند ، پادشاه ، حاکم .
-
دادور
فرهنگ نامها
(تلفظ: dādvar) (در قدیم) دادگر؛ (به مجاز) قاضی ؛ از نامهای خداوند .
-
فیصل
فرهنگ نامها
(تلفظ: feysal) (عربی) حاکم ، قاضی ، داور ، جدا کردن حق از باطل ، داوری ، شمشیر بران .
-
دیّان
فرهنگ نامها
(تلفظ: dayyān) (عربی) قاضی ، داور ، حاکم ، پاداش دهنده ، یکی از اسما الهی ؛ (در اوستایی) /dayān/ به معنی فرمانده .
-
حاتم
فرهنگ نامها
(تلفظ: hātam) (عربی) به معنی حاکم ، قاضی ، داور ؛ (در اعلام) نام مردی عرب بود که به بخشندگی شهرت داشت .
-
حمیدالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: hamidoddin) (عربی) ستوده آیین ، ستوده دین ؛ (در اعلام) قاضی حمیدالدین بلخی نویسنده مشهور قرن ششم (هـ . ق).
-
کامیار
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmyār) (در قدیم) (به مجاز) کامیاب ، ← کامیاب ، به علاوه (در حالت قیدی) با شادی و با خوشحالی؛ (در اعلام) امیر کمال الدین ابن اسحاق ، قاضی ارزنجان یکی از بزرگان امرای علاءالدوله کیقباد سلجوقی (متوفی 635 هـ.ق) مردی فقیه ، سخنگو و حکیم مشرب و از ...