کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دليل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
برهان
فرهنگ نامها
(تلفظ: borhān) (عربی) دلیل ، حجت ، حجت روشن ، دلیل قاطع؛ از واژههای قرآنی؛ (در اعلام) نام پادشاهی از طبقات سلاطین اسلام.
-
رهنما
فرهنگ نامها
(تلفظ: rahnamā) راه نما ، بلد راه ، دلیل .
-
فرنود
فرهنگ نامها
(تلفظ: farnud) برهان و دلیل . (از برساختههای دساتیر ـ برهان چ معین).
-
برهانالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: borhānoddin) (عربی) برهان دین ، دلیل دین ، حجت دین؛ (در اعلام) لقب بسیاری از اشخاص در تاریخ.
-
حجت
فرهنگ نامها
(تلفظ: hojjat) (عربی) آنچه با آن بتوان ادعایی را ثابت کرد ، دلیل ، برهان ؛ (در قدیم) پیشوا ، رهبر .
-
آوند
فرهنگ نامها
(تلفظ: āvand) حجت ، دلیل ، برهان ، آونگ ؛ (در قدیم) ظرف ؛ (در گیاهی) لولهی باریک ساقه گیاهان .
-
آیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: āyeh) (عربی) نشانه ، نشان ، معجزه ، دلیل ، حجت ، برهان ، اعجوبه ، عجیبه . + ن . ک . آیت .
-
داعی
فرهنگ نامها
(تلفظ: dāei) (عربی) دعاکننده ، دعاگو ، دعوت کننده ؛ (در حقوق) دلیل نهایی که باعث اقدام فرد به عملی قانونی یا غیر قانونی میشود ، غرض .
-
اقبال
فرهنگ نامها
(تلفظ: eqbāl) (عربی) در باور عامه ، آنچه باعث خوشبختی میشود ؛ بخت و طالع ؛ رویآوردن ، رویآوردن دولت ؛ سعادت ، نیک بختی و بهروزی ؛ (در احکام نجوم) بودنِ کواکب در وتدها که آن را دلیل نیک بختی میدانستند در مقابلِ ادبار ؛ (در اعلام) عباس اقبال آشتیان...