کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
حاصل
فرهنگ نامها
(تلفظ: hāsel) (عربی) نتیجه ، فراهم و موجود یا به دست آمده ، آنچه در طول عمر به دست آمده یا کسب شده است .
-
یمین
فرهنگ نامها
(تلفظ: yamin) (عربی) (در قدیم) راست ، سمت راست ، در مقابلِ یسار ؛ دست راست انسان ؛ (به مجاز) دست یار، مایه اقتدار ؛ سوگند ؛ توانگری ، برکت و سعادت .
-
اشکبوس
فرهنگ نامها
(تلفظ: aškbus) (در اعلام) نام پهلوانی از کوشان که به دست رستم کشته شد.
-
وهرز
فرهنگ نامها
(تلفظ: vahraz) (= وهریز ، وهوز) (در اعلام) یکی از سرداران انوشیروان که در تیراندازی بسیار چیره دست بود.
-
امیریدالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir yadollāh) (عربی) (به مجاز) امیر و پادشاهی که دست خدا یاور اوست و خداوند پشتیبان اوست و ... .
-
ایما
فرهنگ نامها
(تلفظ: imā) (عربی) چیزی را با حرکتِ دست یا چشم و ابرو نشان دادن ، اشاره ؛ بیان موضوعی به طور رمز یا خلاصه .
-
دانش
فرهنگ نامها
(تلفظ: dāneš) علم ، مجموعهی اطلاعات یا آگاهیها دربارهی یک پدیده که از طریق آموختن، تجربه یا مطالعه به دست میآید .
-
پاکباز
فرهنگ نامها
(تلفظ: pāk bāz) ویژگی آن که حاضر است در راه هدف همه چیز خود را از دست بدهد ؛ (به مجاز) فداکار و از خودگذشته.
-
فرج
فرهنگ نامها
(تلفظ: faraj) (عربی) به دست آمدن وضعیت مناسب یا مورد علاقه در کار ؛ گشایش در کار و از میان رفتن غم و رنج .
-
سیامک
فرهنگ نامها
(تلفظ: siyāmak) به معنی دارای موی سیاه ؛ (در اعلام) پسر کیومرث که به دست دیو کشته شد و پسر سیامک، (هوشنگ) انتقام او را گرفت .
-
آرسس
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārses) (در اعلام) نام پادشاه ایران و پسر اردشیر سوم (اخس) که به دست باگواس خواجه کشته شد.
-
ماهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: māher) (عربی) آن که در انجام کار و فن هنری استاد باشد و آن را بخوبی انجام دهد ، حاذق ، چیره دست .
-
یلان
فرهنگ نامها
(تلفظ: yalān) (= یلانشان) (در اعلام) نام پهلوانی تورانی که به دست بیژن ـ مبارز ایرانی ـ کشته شد .
-
لبنا
فرهنگ نامها
(تلفظ: lobnā) (عربی) (در گیاهی) درختی که از آن میعهی سائله به دست میآید ؛ میعه ، سیلان ، روانی [میعه سائله (در قدیم) مادهی رزینی که از درخت میعه و بعضی درختان مناطق حاره به دست میآید و سابقاً مصرف دارویی و صنعتی فراوان داشت.]
-
پویا
فرهنگ نامها
(تلفظ: puyā) ویژگی آن که حرکت میکند و دارای استعداد یا توان دگرگونی در جهت برتری و پیشرفت است؛ (در قدیم) آن که برای به دست آوردن چیزی میکوشد، دونده پی چیزی وجویندهی آن.