کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
در هر صورت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کمال
فرهنگ نامها
(تلفظ: kamāl) (عربی) آخرین حد چیزی ، نهایت ، بسیاری ؛ سر آمد بودن در داشتن صفتهای خوب ، بیعیب و نقص بودن ، کامل بودن ؛ خردمندی و دانایی ، فرزانگی ، درایت ؛ کاملترین و بهترین صورت و حالت هر چیز ؛ (در تصوف) رسیدنِ سالک به مقام محو ؛ (در فلسفه) صورت و...
-
فروهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: foruhar) (در ادیان) در دین زرتشت ، صورت غیر مادی هر یک از مخلوقات که برای محافظت از آسمان فرود میآید ، به معنی نگهداری کردن ؛ پناه بخشیدن.
-
منظر
فرهنگ نامها
(تلفظ: manzar) (عربی) آنچه بر آن نظر بیفتد و به چشم دیده شود ؛ جلوهی ظاهری هر شخص و (به مجاز ) صورت و چهره ، در مقابلِ مَخبَر ؛ (در قدیم) منظره .
-
ماه
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh) (در نجوم) جِرم آسمانی نسبتاً بزرگی که شبها به صورت لکهی روشن بزرگی از زمین دیده میشود و هر 29 تا 30 شبانه روز یک بار دور زمین میگردد ؛ قمر ؛ (در گفتگو) (به مجاز) بسیار خوب و دوست داشتنی ؛ (در گفتگو) (به مجاز) زیبا و قشنگ ؛ (در گفتگو) ...
-
ستاره
فرهنگ نامها
(تلفظ: setāre) (در نجوم) هر یک از اجسام نورانی آسمان که معمولاً شبها از زمین به صورت نقطههای نورانی چشمک زنِ نسبتاً ساکن دیده میشوند ؛ اختر ، نجم ؛ (به مجاز) بخت و اقبال و نماد شخص مجلس آرا و زیبا رو .
-
والا
فرهنگ نامها
(تلفظ: vālā) (= بالا) دارندهی مقام و مرتبه ی مهم ، به ویژه مقام و مرتبهی دنیایی به صورت عنوان برای اشخاص ؛ عزیز ، گرامی ، محترم ؛ اصیل ، نژاده ؛ هر یک از افراد طبقه مرفه از اعیان و اشراف ؛ دارای ارج و اهمیت ؛ (در قدیم) رفیع ، بلند ؛ برتر ، فائق ، ش...
-
بلقیس
فرهنگ نامها
(تلفظ: belqis) (عبری) (در اعلام) ملکهی شهر سبا که در روایات نام همسر حضرت سلیمان (ع) است. (پیشینه و ریشهی نام بلقیس به درستی دانسته نیست، برخی آن را برگرفته از واژهی احتمالاً یونانیpallaxis ، به معنای دختر باکره یا همخوابه دانستهاند و برای آن معا...
-
کیانوش
فرهنگ نامها
کیانوش نام یکی از شخصیتهای اساطیری ایران در شاهنامهی فردوسی است. او پسر آبتین و فَرانک، و یکی از دو برادر فریدون بود که او را در پیروزی بر ضحاک یاری کرد: برادر دو بودش دو فرخ همال ازو هر دو آزاده مهتر به سال یکی بود ازیشان کیانوش نام دگر نام...