کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
در قدیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
الوان
فرهنگ نامها
(تلفظ: alvān) (عربی) رنگها . نوعها ، رنگارنگ ، رنگین ؛ (در قدیم) گوناگون ، گونهگون ؛ (در قدیم) اقسام ، انواع.
-
باستان
فرهنگ نامها
(تلفظ: bāstān) مربوط به گذشتهی دور ، زمان قدیم ؛ (در قدیم) (به مجاز) پیر و سالخورده .
-
حریف
فرهنگ نامها
(تلفظ: harif) (عربی) (در قدیم) همنشین و معاشر ، یار ، دوست ؛ (در قدیم) معشوق .
-
سرواد
فرهنگ نامها
(تلفظ: sarvād) (در قدیم) سروا ، سرواده ، سروده ، افسانه ، چکامه ، چامه ؛ (در قدیم) کلام منظوم ، شعر .
-
گلبام
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol bām) (در قدیم) (= گلبانگ) ؛ (در موسیقی ایرانی) ، از الحان موسیقی قدیم ایران ، ← گلبانگ .
-
اختر
فرهنگ نامها
(تلفظ: axtar) (در نجوم) جرم فلکی ، ستاره ، کوکب ، نجم ؛ (در گیاهی) نام گل و گیاهی است ؛ (در قدیم) در باور قدما ستارهی بخت و اقبال ؛ (در قدیم) سرنوشت ، بخت ، طالع ؛ (در قدیم) پرچم ، عَلَم ، درفش .
-
رام
فرهنگ نامها
(تلفظ: rām) مأنوس ، خوگیر ، الفت گرفته ؛ (در قدیم) موافق ، سازگار ، شاد و خوشحال ، رامی ، رامین ؛ (در قدیم) (در گاه شماری) روز بیست و یکم از هر ماه شمسی در ایران قدیم .
-
پیوند
فرهنگ نامها
(تلفظ: peivand) (بن مضارعِ پیوستن)، پیوستن؛ پیوسته بودن دو یا چند کس ؛ ازدواج؛ عهد و پیمان ؛ (در قدیم) خویشی، بستگی؛ (در قدیم) آن که نسبتی دارد یا خویشاوند است ؛ (در قدیم) عهد و پیمان .
-
نازنین
فرهنگ نامها
(تلفظ: nāzanin) بسیار دوست داشتنی ، عزیز و گرامی ، زیبا ، ظریف ؛ (به مجاز) گرانمایه ، با ارزش ؛ (در قدیم) (به مجاز) معشوق و دلبر ؛ (در قدیم) شخص زیبا و ظریف ؛ (در قدیم) نازکننده ، نازنده.
-
نوروز
فرهنگ نامها
(تلفظ: no(w)ruz) بزرگترین جشن ملی اقوام ایرانی که از نخستین لحظات سال نو آغاز میشود ؛ نام گلی (گل نوروز) ؛ (در قدیم) (به مجاز) بهار ؛ (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) از الحان قدیم ایرانی.
-
همتا
فرهنگ نامها
(تلفظ: hamtā) آنچه یا آنکه در صفتی با دیگری وجه اشتراک داشته یا کاملاً به او شبیه باشد ، نظیر ، مثل؛ (در قدیم) همسر ، جفت ؛ (در قدیم) همنشین ، همدم ، رفیق ؛ (در قدیم) متناسب ، در خور.
-
پیروز
فرهنگ نامها
(تلفظ: piruz) (= فیروز) ، غلبه کننده بر حریف در جنگ یا مسابقه ، فرخنده ، مبارک ، خجسته ؛ (در قدیم) از صفات خداوند ؛ (در قدیم ) خوشحال ، شاد ؛ (در حالت قیدی) (در قدیم) با خوشحالی و شادی؛ (در قدیم) فیروزه ]سنگ قیمتی[ و (به مجاز) کبود ؛ (در اعلام) نام ه...
-
آذر
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzar) (پهلوی) (در قدیم) آتش ، نار ؛ ماه نهم از سال شمسی ؛ (در قدیم) (گاه شماری) نام روز نهم از ماه شمسی در ایران قدیم ؛ (در قدیم) (به مجاز) آتشکده ؛ فرشته نگهبان آتش نزد ایرانیان باستان .
-
بازیار
فرهنگ نامها
(تلفظ: bāzyār) (در قدیم) کشاورز ، برزگر ، کارگر کشاورزی ؛ (در قدیم) مربی و نگهدارنده باز ، میر شکار ، بازدار .
-
دینبه
فرهنگ نامها
(تلفظ: din beh) دینِ بهتر ، کیش و آیینِ برتر ؛ (در قدیم) دین زرتشتی ؛ (در قدیم) (به مجاز) زرتشتیان.