کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
در شهری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پوشنگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: pušang) نام شهری در خراسان قدیم میان هرات و نیشابور .
-
شهرداد
فرهنگ نامها
(تلفظ: šahr dād) (شهر + داد = داده ، آفریده) ، زادهی شهر ، شهری .
-
شهرزاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: šahr zād) (مخفف شهرزاده) ، زادهی شهر ، شهری .
-
رایان
فرهنگ نامها
(تلفظ: rāyān) نام کوهی در حجاز و نام شهری و روستایی است .
-
شارین
فرهنگ نامها
(تلفظ: šārin) (شار = شهر + ین (پسوند نسبت)) ، شهری ؛ (به مجاز) متمدن ؛ نام دهی در قزوین .
-
آران
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārān) (در اعلام) نام پادشاه آذربایجان در عهد باستان؛ نام شهری در کاشان ؛ نام شهری است که قباد آن را بنا کرده است؛ نام سرزمینی در شمال غربی ایران و مغرب دریای خزر (کشور آذربایجان).
-
لاریسا
فرهنگ نامها
(تلفظ: lārisā) [لاری = (منسوخ) نوعی سکهی نقرهای که در فارس ضرب میشده است + سا = (پسوند شباهت)] شبیه به لاری ، مثل لاری ؛ (به مجاز) نفیس و با ارزش ؛ (در قدیم) شهری بود در کنار دجله از آنِ دولت ماد ،که بعد به تصرف پارسها در آمد ؛ نام شهری در یونان .
-
زرنوش
فرهنگ نامها
(تلفظ: zar nuš) (زر + نوش = جاوید ، جاویدان) ، زر و طلای جاوید ؛ نام شهری که دارا آن را بنا کرده است .
-
ایلا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ilā) (عبری) ایلا و ایله در قاموس کتاب مقدس به معنی درختان آمده و به علاوه نام شهری در ساحل شرقی خلیج بحر قلزم است .
-
فاراب
فرهنگ نامها
(تلفظ: fārāb) (در قدیم) (= پاراب) ، زراعت آبی در مقابل دیم ؛ نام شهری بوده در ساحل غربی سیحون و آن همان ' اترار ' است و نام جایی در رودبار گیلان .
-
شهران
فرهنگ نامها
(تلفظ: šahrān) (شهر + ان (پسوند نسبت)) ، منسوب به شهر ، شهری ؛ (در اعلام) نام یکی از نجبای ایران که در زمان یزدگرد سوم نزد ماهوی بود .
-
آیدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: āydin) (ترکی) به معنی روشنایی ، روشن ، آشکار ، روشنفکر ، شفاف ، نورانی ، صاف ، معلوم ، واضح ؛ نام شهری در جنوب شرقی ازمیرِ ترکیه و نام سلسلهای از امرای ولایت لیدیا .
-
مهریز
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehriz) نام شهری در استان یزد که در گذشته مهرگرد ، مهریگرد ، مهرجرد ، مهریجرد ، میگرد و میجرد نامیده میشده است و بنای آن را به مهرنگار ، دختر انوشیروان ، پادشاه ساسانی نسبت دادهاند .
-
فریمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: farimān) (فری = خجسته ، مبارک ، دارای خجستگی و شکوه ، شکوهمند و خجسته + مان/ من = اندیشه و فکر) ؛ به معنی دارای اندیشهی خجسته ، مبارک و با شکوه ؛ (به مجاز) خیراندیش و نیک اندیش ؛ نام شهری در خراسان .
-
شروان
فرهنگ نامها
(تلفظ: šarvān) در فارسی به معنی درخت سرو است ؛ (در اعلام) نام شهری در قفقاز و در قدیم از نواحی دربند (بابالابواب) بودکه در نزدیکی گنجه و شکی قرار داشت و به آن شیروان هم گویند.