کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
در بزرگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فریبرز
فرهنگ نامها
(تلفظ: faryborz) دارندهی فر بزرگ ، بزرگ فره ، شکوه فره ؛ (در اعلام) پسر کیکاووس و برادر سیاوش .
-
مهروان
فرهنگ نامها
(تلفظ: meh ravān) (مِه = مِهتر و بزرگتر + روان) ، دارای روان بزرگ ، دارای روح بزرگ .
-
اکتای
فرهنگ نامها
(تلفظ: oktāy) (ترکی) (در اعلام) نام پسر چنگیز ؛ (در ترکمنی) نامدار ، مشهور ، بزرگ زاده ، بزرگ منش.
-
امینصدرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: amin sadrā) (عربی) شخص مهتر و بزرگ که امین و درستکار باشد ، بزرگ و مهتری که مورد اطمینان است.
-
بکتاش
فرهنگ نامها
(تلفظ: baktāš) (ترکی) (در قدیم) فرماندهی یگ گروه ، بزرگ ایل ؛ هر یک از خادمان و همراهان یک امیر ، بزرگ ایل و طایفه.
-
کیانوش
فرهنگ نامها
(تلفظ: kiyānuš) بزرگ جاویدان ، از واژهی اوستایی ' کوئی' = بزرگ ، گرامی + اَنوش = بیمرگ ؛ (در اعلام) نیز نام برادر فریدون .
-
مهکیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: meh kiyā) (مِه = مهتر ، بزرگتر + کیا = پادشاه ، حاکم ، بزرگ و سرور) ، مِهتر و بزرگ پادشاهان ، بزرگتر بزرگان .
-
مهراعظم
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehr āezam) (مهر = مهربانی و محبت + اعظم = بزرگ) ، مهربانی و محبت بزرگ ؛ (به مجاز) بسیار مهربان .
-
پارساکیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: pārsā kiyā) (پارسا = آن که از گناه بپرهیزد ، پاکدامن + کیا = کسی که پادشاه بزرگ باشد) ، پادشاهِ بزرگ و پرهیزکار و پاکدامن ؛ (در اعلام) نام یکی از اُمرای درگاه کارکیا.
-
توس
فرهنگ نامها
(تلفظ: tus) (در گیاهی) درختی بزرگ و جنگلی ، غان ؛ (در اعلام) (= طوس) ، پسر نوذر پهلوان و سردار بزرگ ایران در دورهی کیقباد و کیکاووس و کیخسرو .
-
شاهرود
فرهنگ نامها
(تلفظ: šāhrud) (شاه = جزء پیشین بعضی از کلمههای مرکب به معنی ' اصلی ' و ' مهم ' + رود = فرزند به ویژه پسر) ، (به مجاز) فرزند (پسر) عزیز و گرامی ؛ نوعی ساز (شهرود) ؛ رود بزرگ ، رودخانه بزرگ .
-
مهنیا
فرهنگ نامها
نوع:دخترانه ریشه اسم:فارسی معنی:آنکه اجداد و پدرانش از بزرگان و نیکان است ، از نسل بزرگان ، بزرگ زاده ، مرکب از مه به معنای بزرگ بعلاوه نیا به معنای اجداد و نیاکان
-
ماهآفرید
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh āfarid) این واژه به معنی آفریدهی ماه (آفریدهی فرشته نگهبان) است ؛ (در اعلام) نام دختر تور ، نام دختر بزرگ برزین و نام همسر ایرج و مادر بزرگ منوچهر پیشدادی .
-
اعظم
فرهنگ نامها
(تلفظ: aezam) (عربی) بزرگ، بزرگتر، بزرگترین، بزرگوار، بزرگوارتر؛ از صفات خدوند.
-
افخم
فرهنگ نامها
(تلفظ: afxam) (عربی) بزرگوار ، گرانمایه ، ارجمند ، بزرگ قدر.