کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دریا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دریا
فرهنگ نامها
(تلفظ: daryā) (در جغرافیا) تودهی بسیار بزرگی از آب ، دریاچه ، رود بزرگ ؛ (به مجاز) شخص بسیار آگاه و دانشمند در زمینههای گوناگون ؛ (به مجاز) (در تصوف) حقیقت یا ذات حق .
-
جستوجو در متن
-
دریاوش
فرهنگ نامها
(تلفظ: daryāvaš) (دریا + وش (پسوند نسبت)) ، مثل دریا ، شبیه به دریا ، ← دریا .
-
دریادیس
فرهنگ نامها
(تلفظ: daryā dis) (دریا + دیس (پسوند شباهت)) ، مثل دریا ، شبیه به دریا ، ← دریا .
-
سیف
فرهنگ نامها
(تلفظ: seyf) (عربی) (در قدیم) شمشیر ؛ ساحل دریا ، کنارهی دریا .
-
لینا
فرهنگ نامها
لینا نام روسی است به معنای دریا است و سه دریا است در روسیه اوبی . انسی لینا
-
نیلا
فرهنگ نامها
آبی دریا
-
سومل
فرهنگ نامها
ساحل کنار دریا
-
دریاچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: daryā čehr) (دریا + چهر = چهره) دریا روی ؛ (به مجاز) صاحب علم و آگاهی و فضیلت .
-
توتیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: tutiyā) از آبزیان دریایی که در بستر دریا زندگی میکند ؛ نوعی ماده شیمایی که به عنوان سُرمه استفاده میکنند .
-
ساحل
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāhel) (عربی) (در جغرافیا) زمینی که در کنار دریا یا دریاچه یا رودی بزرگ واقع شده است ، مرزبین آب و خشکی .
-
گیلهوا
فرهنگ نامها
(تلفظ: gile vā) (گیلکی) نوعی باد محلی ، که از غرب به شرق میوزد و هوا ملایم و دریا آرام میشود ؛ (در فارسی) [ گیل = گل نسترن + وا = (در قدیم) (به مجاز) خندیدن (گل) ، شکفتن] ، گل نسترن شکفته؛ (به مجاز) زیبا و با طراوت ، شاداب .