کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دانشمند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سوفیا
فرهنگ نامها
دانشمند، فرزانه
-
فهیمه
فرهنگ نامها
باهوش، دانا، فرزانه، دانشمند
-
زانیار
فرهنگ نامها
یار دانا و دانشمند
-
امیرسینا
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir sinā) (عربی ـ فارسی) امیر و پادشاه دانشمند ، حاکم عالم و دانشمند.
-
سینا
فرهنگ نامها
(تلفظ: sinā) (= سئنا) ، به معنی دانشمند است که در ایران باستان خانوادههای دانشمند را سئنا میگفتند؛ (در اعلام) نام پدرِ ابوعلی حسین بن عبدالله معروف به ابوعلی سینا دانشمند معروف ایرانی .
-
بلْکا
فرهنگ نامها
(تلفظ: belkā) (ترکی) دانا ، دانشمند ، عاقل ، خردمند .
-
دانشور
فرهنگ نامها
(تلفظ: dānešvar) (دانش + ور (پسوند دارندگی)) ، دارای علم و دانش ، دانشمند .
-
حکیمه
فرهنگ نامها
(تلفظ: hakime) (عربی) (مؤنث حکیم) ، زن حکیم و دانشمند .
-
سینادخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: sinā doxt) دختر دانا و دانشمند ، دختر با علم و دانش .
-
عالمه
فرهنگ نامها
(تلفظ: āleme) (عربی) (مؤنث عالم) دانشمند (زن) ، آگاه .
-
امیرپارسا
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir pārsā) (عربی ـ فارسی) امیر پرهیزگار ، پادشاه زاهد و متقی ، حاکم دانشمند.
-
امیرفرهنگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir farhang) (عربی ـ فارسی) امیر دانشمند و فرهیخته ، پادشاه دارای علم و معرفت .
-
برزویه
فرهنگ نامها
(تلفظ: borzuyeh) (در پهلوی) بلند بالا ؛ (در اعلام) نامِ پزشک دانشمند معاصر انوشیروان که به امر او کلیله و دمنه را از هند به ایران آوردند.
-
پارسا
فرهنگ نامها
(تلفظ: pārsā) آن که از ارتکاب گناه و خطا پرهیز کند ، پرهیزگار ، زاهد ، متقی ، دیندار ، متدین ، مقدس ، عارف ، دانشمند .
-
فرجاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: farjād) فاضل و دانشمند . (از برساختههای فرقهی آذرکیوان ـ حاشیهی برهان چ. معین)