کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوش خبر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خوشچهره
فرهنگ نامها
(تلفظ: xoš čehre) خوش صورت ، دارای چهرهی زیبا و قشنگ .
-
خوشدل
فرهنگ نامها
(تلفظ: xoš del) (به مجاز) راضی و خشنود ؛ شاد ، خوشحال ؛ (در قدیم) امیدوار ، درحال شادمانی و سرور .
-
خوشرو
فرهنگ نامها
(تلفظ: xoš ru) (به مجاز) دارای چهرهی متبسم و مهربان ، دارای چهرهی زیبا و قشنگ .
-
خوشروز
فرهنگ نامها
(تلفظ: xoš ruz) دارای زندگی راحت و بارفاه .
-
خوشزاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: xoš zād) نکوزاد .
-
جستوجو در متن
-
مژده
فرهنگ نامها
(تلفظ: možde) خبر خوش و شادی بخش ، بشارت ، مژدگانی .
-
مبشر
فرهنگ نامها
(تلفظ: mobaššer) (عربی) آن که خبر خوش و مژده میدهد ، نوید دهنده .
-
نوید
فرهنگ نامها
(تلفظ: na(o)vid) خبر خوش ، مژده ؛ وعدهی نیک و خوش ، سخن امیدوار کننده ؛ (در قدیم) وعدهی دعوت به مهمانی ، مقابلِ خرام .
-
بشارت
فرهنگ نامها
(تلفظ: bešārat) (عربی) خبر خوش ، مژده ، مژده دادن ، مژده آوردن؛ (در ادبیات عرفانی) بشارت به وصل حبیب به سوی حبیب است .